فضائل حضرت فاطمه(س)/ کرامات

فضائل حضرت فاطمه(س)/کرامات

فضائل حضرت فاطمه(س)/ کرامات

 

 

شهید عماد مغنیه و حضرت زهرا(س)

 

شهید عماد مغنیه با توسلی که همسر وی به ایشان توصیه کرده بود، برهه‌های سخت را پشت سر می‌گذاشت.
همسر شهید عماد مغنیه نقل می‌کند: روزی عماد نزد من آمد و گفت تو ذکری می‌دانی که مشکلات سخت را حل کند؟

من به او گفتم ذکری هست که هرگاه با تمام وجود و احساساتم آن را می‌گویم غصه‌ها برطرف می‌شود و آن صلوات حضرت زهرا سلام الله علیها است.

عماد آن روز رفت و بعد از آنکه از صحنه (عملیات) برگشت گفت: «این چه ذکری بود گفتی؟»

آن مشکل سخت حل شد و از آن زمان هر وقت این ذکر را می‌گفت درهای بسته باز می‌شد.

 

📚 به نقل از همسر شهید مغنیه در برنامه تجلیل استان کرمان

 

 

حاج ابوالفضل و عنایت حضرت فاطمه(س)

 

دو ماه پس از پیروزی بزرگ حزب‌الله لبنان در جنگ ۳۳ روزه بر صهیونیست‌ها، در تاریخ ۲۳ مهر ۸۵ (۲۱ رمضان ۱۴۲۸) شهید سید حسن نصرالله در ضیافت افطاری در تهران حضور یافت. اینجانب که در جلسه حضور داشتم از ایشان عامل پایان یافتن جنگ ۳۳ روزه را پرسیدم؟
ایشان پاسخ داد: «جنگ را حضرت فاطمه(س) پایان داد.»

این پاسخ برای ما شگفت‌انگیز بود. البته من پیش از این به صورت اجمال عنایت حضرت فاطمه(س) را در این‌باره شنیده بودم.
باری، ایشان در تبیین چگونگی آتش بس در جنگ فرمود:

«اسرائیل در جنگ زمینی پیشرفتی نداشت. هزار نفر در برابر چهل هزار نفر مقاومت می‌‌کردند، اما در روزهای پایانی جنگ، با هلی‌‌برن شبانه پشت نیروهای ما نیرو پیاده می‌کرد و این اقدام برای ما بسیار خطرناک بود؛ چون در آن زمان برای ما زدن هلی کوپترهای آنها در شب امکان‌پذیر نبود.»

سپس ماجرای عنایت حضرت فاطمه(س) را به نقل از فرمانده عملیات جنوب چنین نقل کرد:

«فرمانده جنوب آقای حاجی ابوالفضل گفت: پس از نماز مغرب و عشا برای رفع خستگی قدری استراحت کردم. در عالم رؤیا به محضر حضرت زینب(س) مشرف شدم و از ایشان خواستم که برای حمایت از نیروهای حزب‌الله کاری انجام دهد.»

ایشان فرمود: «از من کاری ساخته نیست» و اشاره کردند به مادرشان حضرت فاطمه(س) که مشکل را با ایشان مطرح کن.
با خود گفتم: حضرت زینب(س) ماجرای کربلا را دیده و لذا مشکلات ما برای او اهمیت زیادی ندارد….
خدمت حضرت فاطمه(س) رفتم و به ایشان شکایت کردم. ایشان فرمود: «خدا با شماست ما هم برای شما دعا می‌کنیم.»
مجدداً اصرار کردم. فرمود: «ببینم…»

بار سوم، ضمن اصرار پیشنهاد کردم که لااقل یکی از هلی کوپترهای دشمن را که با آنها نیرو هلی‌برن می‌کند، ساقط کنید!
ایشان در پاسخ این پیشنهاد فرمود: «بسیار خوب!»
در این حال، حضرتش دستمالی را از زیر چادر بیرون آورد و به طرف بالا پرتاب کرد و فرمود: «خواسته شما انجام شد.»

از خواب بیدار شدم، به اتاق دیگری که جمعی از فرماندهان حضور داشتند آمدم و ماجرا را توضیح دادم. همان موقع تلفن زنگ زد، یکی از حاضران تلفن را برداشت. چند کلمه‌ای صحبت کرد که حالش دگرگون شد و به سجده افتاد، سپس گفت: «هلی کوپتر دشمن ساقط شد!»

بعد معلوم شد که در همان لحظه‌ای که حضرت فاطمه(س) دستمال را به آسمان پرتاب کرده یکی از هلی کوپترهای دشمن به وسیله یکی از نیروهای حزب‌الله به گونه‌ای معجزه‌آسا هدف قرار گرفته است.
شخصی که هلیکوپتر را سرنگون کرده بود در توضیح این اقدام می‌گوید: در اتاق بودم و به دلم القا شد که موشکی بردارم و بیرون بروم. بیرون رفتم احساس کردم که موشک علامت می‌دهد ولی در آسمان چیزی پیدا نیست. شلیک کردم، ناگاه دیدم چیزی در آسمان آتش گرفت و با سرنشین‌ها سقوط کرد!

اینجانب مایل بودم که این کرامت بزرگ را از زبان آقای حاج ابوالفضل فرمانده عملیات جنوب بشنوم. تا اینکه در تاریخ ۴ فروردین ۸۸ (۲۶ ربیع الأول ۱۴۳۰) در بازگشت از بازدیدی که از مناطق عملیاتی جنگ ۳۳ روزه لبنان داشتم، موفق شدم در شهر «صور» با ایشان دیدار کوتاهی داشته باشم. وی از طریق مطالعه کتاب میزان الحکمه با نام من آشنا بود. ضمن گفت‌وگو او را شخصی آگاه و دوست داشتنی یافتم.

به ایشان عرض کردم از موقعی که جریان رؤیای شما را در ارتباط با چگونگی پایان یافتن جنگ تحمیلی ۳۳ روزه از آقای سید حسن نصرالله شنیدم، مترصد بودم شما را زیارت کنم و این ماجرا را از زبان شما بشنوم. ایشان به تفصیل ماجرا را به زبان عربی برایم تعریف کرد.

 

📚منبع
خاطره‌های آموزنده، آیت‌الله محمدی ری‌شهری، ص ۷۶

 

 

 

روایت شهید سید حسن نصرالله از امدادهای غیبی جنگ ۳۳ روزه

 

گزارش گروه فرهنگ دفاع‌پرس، مرحوم آیت‌الله «محمدتقی مصباح یزدی» عضو پیشین مجلس خبرگان رهبری روایتی بدون واسطه از شهید سید حسن نصرالله از امداد‌های غیبی جنگ ۳۳ روزه نقل کرده است که باعث تحول عظیم در تاریخ لبنان شد که در این مطلب به انتشار ابعاد پنهان این پیروزی تاریخی پرداخته می‌شود.

«ظن قوی‌ام این است که این عبارت را از آقای سید حسن نصرالله شنیده‌ام که ایشان فرمودند ما عین این داستان (نصرت در جنگ بدر) را در جنگ سی‌وسه روزه به رأی‌العین دیدیم.»

بچه‌های ما آنقدر در تنگنا قرار گرفته بودند که به غار یک کوهی پناه برده بودند. نه غذا داشتند نه سلاح داشتند و نه هیچ وسیله ارتباطی.
هواپیما‌های اسرائیلی می‌آمدند و بمباران می‌کردند. ما در مقابل آنها هیچی نداشتیم. فقط می‌توانستیم گفت‌وگوهایشان را شنود کنیم. تا این اندازه را می‌توانستیم اطلاع داشته باشیم.

پشت بی‌سیم به یک فرمانده خبر دادند که ما داریم برمی‌گردیم. او سرشان داد زد که برای چه دارید برمی‌گردید؟! اینها که چیزی ندارند!
گفتند تو نمی‌بینی! گفت مگر چیه؟ گفتند کسانی سفیدپوش هستند و با شمشیر به ما حمله کرده‌اند!

این مطلبی است که بنده بی‌واسطه از آقای سید حسن نصرالله شنیدم. پشت بی‌سیم می‌گفتند که اصلاً صحبت ابزار جنگی نیست.
سفیدپوشانی هستند که با شمشیر به ما حمله می‌کنند! فرمانده‌شان هرچه گفت مقاومت کنید گفتند نمی‌شود. هواپیمایشان در آسمان منفجر شد و شکست جنگ سی و سه روزه به این صورت اتفاق افتاد.

 

📚منبع
پایگاه اطلاع رسانی آثار آیت‌الله مصباح یزدی، دیدار با جمعی از رزمندگان دفاع مقدس، ۱۳ آذر ۱۳۹۷

 

 

 

 

 

اشتراک گذاری مطلب
لینک کوتاه مطلب

مطالب مرتبط

فضائل امام کاظم(ع)/2
فضائل امام موسی کاظم (ع)

فضائل امام کاظم(ع)/2

فضائل امام کاظم(ع)/2     امام هدایتگر است   زمان حضرت موسی بن جعفر(ع) نوه‌ای از عمر بود که مدام موسی بن جعفر(ع) را اذیت

ادامه مطلب
شهادت امام کاظم(ع)/2
مصائب امام موسی کاظم (ع)

شهادت امام کاظم(ع)/2

شهادت امام کاظم(ع)/2     دوران حبس و مظلومیت امام موسی کاظم(ع)   امام کاظم(ع)، در طول دوران امامتش چندین بار از سوی خلفای عباسی

ادامه مطلب
اعتکاف، خلوت با خدا
اخبار

اعتکاف، خلوت با خدا

اعتکاف، خلوت با خدا     به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دکتر حسین محمدی فام طی یادداشتی با موضوع «اعتکاف» نوشت: نگذاریم اعتکاف خالی

ادامه مطلب