ایام البیض و اعتکاف
سبب نامگذاری ایام البیض
در علل الشرایع آمده است: جبرئیل، آدم(ع) را در حالی که سر تا پا سیاه شده بود به زمین فرود آورد. فرشتگان وقتی آدم را با این هیئت دیدند به ضجه در آمده و گریستند و به درگاه حق تعالی عرضه داشتند:
«پروردگارا مخلوقی را آفریدی و از روح خود در او دمیدی و فرشتگانت را به سجده کردنش وادار نمودی حال با یک خطا رنگ سفیدش را به سیاهی مبدل فرمودی!؟»
منادی از آسمان ندا میدهد: «امروز را برای پروردگارت روزه بگیر.» آدم آن روز را که مطابق با روز سیزدهم ماه بود روزه گرفت، پس ثلث سیاهی از او زائل گشت. سپس منادی در روز چهاردهم ندا کرد: «امروز را برای پروردگارت روزه بگیر.»
آدم آن روز را هم روزه گرفت و ثُلث (یک سوم) دیگر از سیاهی زائل گردید. روز پانزدهم باز منادی او را به گرفتن روزه دعوت نمود، وی آن روز را هم روزه گرفت و تمام سیاهی او زائل گردید و به همین خاطر این ایام به ایام البیض موسوم شد.
📚منبع
علل الشرائع، شیخ صدوق، ج۲، ص۲۳۵
اهمیت ایام البیض
«کمیت»، در موسم حج و ایام تشریق در «منا» خدمت امام صادق(ع) میرسد و از حضور امام(ع) اجازه میطلبد تا شعری را که سروده است بخواند. امام (ع) میفرماید: »این ایام، ایام بزرگی است.« (یعنی شعر خواندن در این موقعیت عبادی و حساس، مناسب نیست)
کمیت میگوید: «انّها فیکم!»- شعر، درباره شماست (یعنی مکتبی و موضع دار و مبین حق است)
امام (ع) میفرماید: »بخوان»
چنین برخورد و اجازه گرفتنی را هم در «ایام البیض» با امام باقر(ع) داشته و سروده خویش را درباره شهدای کربلا خوانده است و حاضرین با شعر او گریستهاند.
📚منبع
وسائلالشیعه، شیخ حر عاملی، ج ۱۰، ص ۴۶۷
الغدیر، علامه امینی، ج ۲، ص ۱۹۲
پاداش نشستن در مسجد
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
«يا اباذَرٍّ: إن الله تعالي يُعطيکَ ما دُمتَ جالِساً في المَسجِدِ بِکُلِّ نَفسٍ تَنَفَّستَ دَرَجَهً في الجَنَّه وَ تُصَلّي عليک الملائکهُ وَ تُکتَبُ لَکَ بِکُلِّ نَفسٍ تَنَفَّستَ فيه عَشرُ حسَناتٍ وَ تُمحَي عنکَ عَشرُ سَيئاتٍ؛»
«ای اباذر! تا زمانی که در مسجد نشستهای خدای تعالی به تعداد هر نفسی که میکشی، يک درجه در بهشت به تو میدهد و فرشتگان بر تو درود میفرستند و برای هر نفسی که در مسجد میکشی، ده حسنه برايت نوشته میشود و ده گناه از تو پاک میشود.»
📚منبع
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۷۴، ص ۸۶
برتر از اعتکاف!
میمون بن مهران چنین نقل مىکند:
کُنْتُ جالِساً عِنْدَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام) فَأَتاهُ رَجُلٌ، فَقالَ لَهُ: یَابْنَ رَسُولِ اللهِ(صلى الله علیه وآله) اِنَّ فُلاناً لَهُ عَلَىَّ مالٌ وَ یُریدُ اَنْ یَحْبِسَنى، فَقالَ: «وَاللهِ ما عِنْدى مالٌ فَأَقْضِىَ عَنْکَ.»
قالَ: فَکَلِّمْهُ، قالَ: فَلَبِسَ(علیه السلام)نَعْلَهُ، فَقُلْتُ لَهُ: یَابْنَ رَسُولِ اللهِ(صلى الله علیه وآله)اَنَسیتَ اعْتِکافَکَ؟ فَقالَ لی: لَمْ اَنْسَ، وَ لکِنّى سَمِعْتُ اَبى(علیه السلام)یُحَدِّثُ عَنْ جَدّى رَسُولِ اللهِ(صلى الله علیه وآله) اِنَّهُ قالَ: «مَنْ سَعى فى حاجَةِ اَخیهِ الْمُسْلِمِ فَکَاَنَّما عَبَدَاللهَ عَزَّ وَ جَلَّ تِسْعَةَ آلافِ سَنَة، صائماً نَهارَهُ، قائماً لَیْلَهُ.»
در خدمت امام حسن مجتبى(علیهالسلام) نشسته بودم که مردى به حضور حضرت رسید و عرض کرد: اى فرزند رسول خدا! فلان کس طلبى از من دارد که مىخواهد بخاطر آن مرا زندانى کند، کمکم کن.
حضرت فرمود: «به خدا قسم پولى که بتوانم با آن بدهى تو را بپردازم در اختیار ندارم.» عرض کرد: پس با او صحبت کنید، (تا مهلت دهد و مرا زندانى نکند) حضرت کفشهاى خود را پوشید که همراه او برود. عرض کردم: اى فرزند رسول خدا! آیا فراموش کردهاى که در حال اعتکاف هستى؟ فرمود:
«فراموش نکردهام، لکن از پدرم شنیدم که از جدم رسول خدا نقل کرد که آن حضرت فرمودند: هر کس در راه برآورده شدن حاجت برادر دینىاش تلاش کند گویا نُه هزار سال خداوند را عبادت کرده است، در حالى که روزها روزه بوده و شبها به نماز ایستاده است.»
📚منبع
وسائلالشیعه، شیخ حر عاملی، ج ۷، ص ۴۰۹
با فضیلت ترین مردم
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
«أفضَلُ النّاس مَن عَشِقَ العِبادَهَ فَعانَقَهَا وَ أحَبَّهَا بِقَلبِهِ وَ بَاشَرَها بِجَسَدِهِ و تَفَرَّغ لها.»
«با فضیلت ترین مردم کسی است که عاشق عبادت باشد و عبادت را در آغوش کشد و از جان آن را دوست بدارد و اعضاء و جوارح خود را با عبادت آشنا سازد و زمان فراغتی را برای عبادت قرار دهد.»
📚منبع
وسائلالشیعه، شیخ حر عاملی، ج ۱، ص ۸۳
اهمیت اعتکاف در روایات
امام صادق علیه السلام فرمود: «کان رسول الله(ص) اذا کان العشرالاواخر اعتکف فی المسجد.»
همانا رسول خدا (ص) در دهه آخر ماه مبارک در مسجد خودش اعتکاف میکرد و اهمیت اعتکاف در نزد پیامبر(ص) تا آنجاست که در سال دوم هجری که بخاطر جنگ بدر اعتکاف انجام نداد، سال بعد آن را قضا کرد و یکی از ستونهای مسجدالنبی به نامه اسطوانة السریر که تا به امروز معلوم و معین است، محل اعتکاف پیامبر(ص) بوده است.»
📚منبع
کافی، اشیخ کلینی، ج۷، ص۶۷۱