ولادت امام زمان(عج)

ولادت امام زمان(عج)

 

حکیمه خاتون خواهر امام هادی علیه‌السلام گوید:
چون حضرت صاحب الامر(عج) متولد شد نوری از او ساطع گردید که به آفاق آسمان پهن شده و مرغان سفید دیدم که از آسمان به زیر می‌آمدند و بال‌های خود را بر سر و روی بدن آن حضرت می‌مالیدند و پرواز می‌کردند.
پس حضرت امام حسن(ع) مرا آواز داد که: «ای عمه فرزند مرا برگیر و نزد من بیاور.»

چون برگرفتم او را ختنه کرده و ناف بریده و پاک و پاکیزه یافتم و بر ذراع (بازوی) راستش نوشته بود که «جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا؛ یعنی حق آمد و باطل مضمحل شده و محو گردید. پس به درستی که باطل مضمحل شد و ثبات و بقا ندارد.»

حکیمه گفت: که چون آن فرزند سعادتمند را به نزد آن حضرت بردم همینکه نظرش بر پدرش افتاد سلام کرد. حضرت او را گرفت و زبان مبارک بر دو دیده‌اش مالید و در دهان و هر دو گوشش زبان گردانید و بر کف دست چپ او را نشانید و دست بر سر او مالید و گفت: «ای فرزند! سخن بگو به قدرت الهی.»

صاحب الامر استعاذه فرمود و گفت:

«بسم الله الرحمن الرحیم
و نریدان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین. و نمکن لهم فی الارض و نری فرعون و هامان و جنود هما منهم ما کانوا یحذرون.»

این آیه کریمه موافق احادیث معتبره در شأن آن حضرت و آیه بزرگوار آن حضرت نازل شده و ترجمه ظاهرش این است که می‌خواهیم منت گذاریم بر جماعتی که ایشان را ستمکاران در زمین ضعیف گردانیده‌اند و بگردانیم ایشان را پیشوایان در دین و بگردانیم ایشان را وارثان زمین و تمکن و استیلا بخشیم ایشان را در زمین و بنماییم فرعون و هامان و لشکرهای ایشان را از آن امامان آنچه را حذر می‌کردند.

 

📚منبع

منتهی الامال، شیخ عباس قمی

 

 

 

 

Template Design:Dima Group