علم امام باقر(ع)

علم امام باقر(ع)

علم امام باقر(ع)

 

امام باقر(ع) از نگاه دانشمندان اهل سنت

ابن حجر می‌نویسد:
ابوجعفر محمد باقر، به اندازه‌ای گنج‌های پنهان علوم، حقایق احکام و حکمت‌ها و لطایف را آشکار نموده که جز بر عناصر بی‌بصیرت یا بد نیت، پوشیده نیست و از همین روست که وی را «باقر العلم» (شکافنده علم) و جامع آن و برپاکننده پرچم دانش خوانده‌اند. او عمرش را در طاعت خدا گذراند و در مقامات عارفین بدان حد رسیده بود که زبان گویندگان از وصف آن ناتوان است. او سخنان بسیاری در سلوک و معارف دارد.(۱)

عبدالله بن عطا که یکی از شخصیت‌های برجسته و دانشمندان بزرگ عصر امام بود، می‌گوید: علما را در محضر هیچکس کوچکتر از آنها در محضر ابوجعفر (یعنی امام باقر) ندیدم.(۲)
ذهبی درباره امام باقر(ع) می‌نویسد: «از کسانی است که بین علم و عمل و آقایی و شرف و وثاقت و متانت جمع کرده، و برای خلافت اَهلیّت داشت.»(۳)
 

📚منبع
(۱) الصواعق المحرقه، ابن حجر، ص ۲۰۱
(۲)تذکرة الخواص، سبط ابن الجوزی، ص ۳۳۷
(۳)سیر اعلام النبلاء، ذهبی، ج۴، ص۴۰۲

 

 

 

امام باقر(ع)، علوم را می‌شکافت

در فصول المهمه آمده است:
آن حضرت را بدين لقب مى‏‌خواندند زيرا علوم را می‌شكافت‏ و باز مى ‌كرد.
در صحاح آمده است: «تبقر، يعنى توسع در علم.»
و در قاموس گفته شده است: «محمد بن على بن حسين را باقر مى‏‌خواندند، چون در علم تبحر داشت.»

 

در لسان العرب نيز ذكر شده است: آن حضرت را باقر می‌خواندند چرا كه علم را می‌‏شكافت و به اصل آن پى می‌‏برد و فروع علم را از آن استنباط مى‌‏كرد و دامنه علوم را مى ‌شكافت و وسعت مى‌‏داد.(۱)

آوازه علم و دانش امام محمد باقر(ع) چنان در بین مردم پیچید که وی را «باقر» نامیدند، در زبان عرب آن حضرت به باقر شهرت داشت چون علم را می‌شکافت و اهل آن را می‌شناخت و شاخه‌های علم را گسترش می‌داد.
در زبان عرب نیز «تبقر» به معنی توسع«گسترش داد»آمده است.(۲)

 

ابن حجر در کتاب صواعق المحرقه می‌گوید: او را باقر نامیدند و بقر الارض به معنی شکافت زمین را و هویدا کرد نهفته‌ها و مکنونات آن را.
او نیز معارف و علوم و حقایق احکام و لطایف را از گنجینه‌های نهان استخراج و آشکارا می‌کرد و این امور جز بر کسی که بصیرتش ربوده شده یا سرشت و باطنش به تباهی گراییده بر همگان مبرم و آشکار است.از این روست که آن حضرت را شکافنده و جامع علم و آشکار کننده و بالا رونده دانش خوانده اند.(۳)

 

از جابر جفی یکی از شاگردان ممتاز امام علیه السلام سوال شد چرا آن حضرت را باقر نامیدند؟ پاسخ داد:
«زیرا که او شکافت علمی را شکافتنی و آشکار و ظاهر ساخت، ظاهر ساختنی که غیر از او ساخته نبود.»(۴)

 

📚منبع
(۱) سيره معصومان، سید محسن امین، ج‏۶، ص ۱۵
(۲) فی رحاب ائمه اهل البیت، عبدالوهاب حسین، ص ۱۰
(۳) همان، ص ۴۰
هدایتگران راه نور، زندگانی باقر العلوم، آیت الله محمد تقی مدرسی، ص ۳۳
(۴)معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص ۶۵
سیره عملی اهل البیت علیهم السلام، ارفع، ص ۹

 

 

امام باقر(ع) در شام

ابی بکر حفری می‌گوید:
یکبار امام باقر علیه‌السلام را به شام به نزد هشام بن عبدالملک بردند. قبلا هشام بن عبدالملک به درباریان خود گفته بود، وقتی که که من از سرزنش امام باقر علیه‌السلام دست کشیدم شما شروع به سرزنش کنید. وقتی که امام باقر علیه‌السلام داخل شد با دست، اشاره به همه نمود و فرمود: «سلام بر همه‌ی شما.»

آنگاه آن حضرت نشست. هشام از اینکه امام باقر علیه‌السلام او را به عنوان خلیفه سلام نکرده و بدون اجازه نشسته، بسیار خشمگین شده و گفت: «محمد بن علی» چه شده که پیوسته یکی پس از دیگری خروج می‌کنید و اختلاف به وجود می‌آورید و مردم را به پیشوایی خود دعوت می‌کنید. خیال می‌کنید امام هستید با اینکه علم و اطلاعی ندارید. هشام از این قبیل حرف‌ها زد و همین که ساکت شد، دیگر درباریان، یکی‌یکی شروع به سرزنش نمودن امام کردند.

پس از اندک مدتی، امام باقر علیه‌السلام از جای خود حرکت نموده و فرمود: «شما چه تصور می‌کنید و هدف شما از این کارها چیست؟ هدایت همه‌ی ملت عرب به وسیله‌ی خانواده‌ی ما انجام گرفت و به وسیله‌ی ما کار شما پایان می‌پذیرد. اگر شما یک قدرت زودگذری دارید ما را سلطنتی طولانی است. بعد از حکومت ما، دیگر حکومتی نخواهد بود. زیرا ما اهل عاقبت هستیم و خداوند می‌فرماید»:

«و العاقبة للمتقین؛ عاقبت از آن پرهیزکاران است.» 

 

📚منبع

بحارالانوار، ج ۳۱، ص ۱۸۵

 

 

اعطا کننده لقب باقر

در کتاب کافی، احادیثی درباره ولادت امام باقر(ع) جمع‌آوری شده است. در یکی از این احادیث می‌خوانیم که جابر بن عبدالله انصاری که از اصحاب رسول خدا(ص) بود، سالها بعد از ایشان در شهر مدینه گویا انتظار یافتن شخص خاصی را داشت و صدا می‌زد «یا باقرالعلم». مردم که از جریان بی‌خبر بودند درباره او افکار ناروا به خود راه می‌دادند. مثلا می‌گفتند جابر هذیان می‌گوید؛ تا اینکه یک روز جابر متوجه محمد بن علی(ع) شد و سر آن حضرت را بوسید و “پدر و مادرم فدایت باد” گفت زیرا از یکسان بودن شمائل و اسم آن حضرت با رسول اکرم(ص) به یقین رسید که او همان شخصی است که وصفش را سالها قبل از رسول خدا(ص) شنیده بود که:

«ای جابر، تو به زمانی خواهی رسید که در آن مردی از من وجود خواهد داشت که علم را به گونه‌ای بسیار شدید خواهد شکافت.»

این قضیه مربوط به زمانی است که امام باقر علیه‌السلام جوانی کم سال است و در پرتو امامت حضرت سجاد(ع) زندگی می‌کند. 

 

📚منبع

کافی، شیخ کلینی، ج1ٰ، ص469

 

 

 

اشتراک گذاری پست

مطالب مرتبط

خروج کاروان از کربلا/3
خروج از کربلا

خروج کاروان از کربلا/3

خروج کاروان از کربلا/3     موضع‌گیری قاطع و شجاعانه ابن‌عفیف در برابر سخنان عبیدالله بن زیاد مرحوم شیخ مفید در کتاب ارشاد می‌نویسد: ابن

ادامه مطلب
روز مباهله
روز مباهله

روز مباهله

روز مباهله     مباهله؛ روز برتری اسلام پس از فتح مکه معظمه و طائف و مسلمان شدن اهالی یمن و عمان، تقریباً تمامی مناطق

ادامه مطلب
ولادت امام کاظم(ع)
ولادت امام موسی کاظم (ع)

ولادت امام کاظم(ع)

ولادت امام کاظم(ع)     علامت ولادت حضرت رسالت و امامان بعد از او شیخ کلینی و صفار و دیگران از ابوبصیر روایت کرده‌اند که

ادامه مطلب