فضائل ام البنین(س)/1

فضائل ام البنین(س)/1

فضائل ام البنین(س)/1

 

 

ام‌ البنین(س)، شاعری فصیح و اهل فضل

ام البنین(س) را ادیب و شاعری فصیح و اهل فضل و دانش دانسته‌اند.(۱) که در رثای حضرت عباس(ع) این اشعار را سروده بود و می‌خواند:
«ای کسی که عباس را دیدی که بر دشمن حمله می‌کرد و فرزندان حضرت علی(ع) پشت سر او بودند، می‌گویند دست فرزندم قطع شده و بر سرش عمود فرود آمده.
اگر شمشیرت را در دست داشتی کسی به تو نزدیک نمی‌شد.»(۲)

 

📚منبع
(۱) اعلام النساء، حسون، ۱۴۱۱ق، ص۴۹۶
(۲)ریاحین الشریعه، محلاتی، ج۳، ص ۲۹۴

 

 

 

ام البنین(س) و اشعار عاشورایى

 

سید محسن امین درباره ام البنین علیهاالسلام مى‌گوید: او شاعرى خوش بیان و از خانواده‌اى اصیل و شجاع بود. (۱)

هنگامى‌كه زن‌ها او را با عنوان ام البنین خطاب مى‌كردند و به وى تسلیت مى‌دادند، این ابیات را سرود:

 

«لا تَدْعُوِنِّى وَیكِ ام الْبَنِین / تُذَكِّرنِى بِلُیوثِ الْعَرِینِ»

«اى زنان مدینه! دیگر مرا ام البنین نخوانید و مادر شیران شكارى ندانید.»

 

«كانَتْ بَنُونَ لِى اُدْعى بِهِمْ / وَالْیوْمَ اَصْبَحْتُ وَلا مِنْ بَنِینِ»

«مرا فرزندانى بود كه به سبب آنها ام البنینم مى‌گفتند، ولى اكنون دیگر براى من فرزندى نمانده است و همه را از دست داده‌ام.»

 

«اَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبى / قَدْ واصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِینِ»
«آرى، من چهار باز شكارى داشتم كه آنها را هدف تیر قرار دادند و رگ گردن آنها را قطع كردند.»

 

«تَنازَعَ الْخِرْصانُ اَشْلائَهُمْ / فَكُلُّهُمْ اَمْسَوا صَرِیعاً طَعِینْ»

«دشمنان با نیزه‌هاى خود ابدان طیبه آنها را از هم متلاشى كردند و در حالى روز را به پایان بردند كه همه آنها با جسد چاك چاك بر روى زمین افتاده بودند.»

 

«یا لَیتَ شِعْرِى اَكَما اَخْبَرُوا / بِاَنَّ عَبَّاساً قَطِیعُ الْیمِینِ»(۲)

«اى كاش مى‌دانستم آیا این خبر درست است كه دست‌هاى فرزندم عباس را از تن جدا كردند؟!»

 

و در اشعار دیگرى مى‌گوید:

«یا مَنْ رَاءَى الْعَبَّاسَ كَرَّ عَلى جَماهِیرِ النَّقَدِ وَوَراهُ مِنْ اَبْناءِ حَیدَرَ كُلُّ لَیثٍ ذِى لِبَدٍ»

«اى كسى كه (فرزند عزیزم)، عباس را دیده‌اى كه با دشمنان بزدل در قتال است (و آن فرزند حیدر كرار، پدروار، حمله مى‌كند) و فرزندان دیگر على مرتضى – كه هر یك نظیر شیر شكارى هستند – در پیرامون وى مبارزه مى‌كنند.»

 

«نُبِّئْتُ اَنَّ ابْنِى اُصِیبَ بِرَأسِهِ مَقْطُوعُ یدٍ وَیلِى عَلى شِبْلِى اَمالَ بِرَأسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ»

«به من خبر داده‌اند كه بر سر فرزندم عباس، عمود آهن زدند؛ در حالى كه دست در بدن نداشته است. اى واى بر شیر بچه من كه عمود آهنین بر فرق سرش زدند!»

 

«لَوْ كانَ سَیفُكَ فِى یدَیكَ لَما دَنى مِنْكَ اَحَدٌ»(۳)

«پسرم عباس! اگر (دست در تن داشتى و) شمشیرت در دستت بود، كدام كس جرأت داشت كه به تو نزدیك شود.»

 

📚 منبع
(۱)  اعیان الشیعه، سید محسن امین، بیروت، دار التعاریف، ج ۳، ص ۴۷۵
(۲) العقیلة و الفواطم، حسین شاكرى، ص ۱۲۴
(۳) ابصار العین فى انصار الحسین علیه‌السلام، شیخ محمّد سماوى، زمزم هدایت، ص ۶۳

 

 

صبر بى‌نظیر ام‌ البنین(س)

 

شیخ احمد دجیلى شاعر شهیر عرب مى‌گوید:
اُمُّ الْبَنِینَ وَما اَسْمى مزایاكِ خَلَدَتْ بِالْعَبْرِ وَالاِیمانِ ذِكْراكِ

اى ام البنین! چقدر از خصوصیات والایى برخوردارى. به سبب غم و اندوهى كه به تو رسید و (نیز به سبب) ایمانت، یاد تو جاودانه شد.

مورخان نقل مى‌كنند كه روزى امیرمؤمنان علی علیه‌السلام ، عباس علیه‌السلام را در دامان خود گذاشت، آستین‌هایش را بالا زد و امام در حالى كه به شدت مى‌گریست به بوسیدن بازوان عباس علیه‌السلام پرداخت. ام البنین(س) حیرت زده از این صحنه، از امام پرسید: «چرا گریه مى‌كنید؟»

حضرت با صدایى آرام و اندوه زده پاسخ داد: «به این دو دست نگریستم و آنچه را بر سرشان خواهد آمد، به یاد آوردم.»
ام البنین(س) شتابان و هراسان پرسید: «چه بر سر آنها خواهد آمد؟»
حضرت با آوایى مملو از غم و اندوه و تأثر فرمود: «آنها از ساعد قطع خواهند شد.»

سپس او با اضطراب و به سرعت پرسید: «چرا قطع مى‌شوند؟» امام به او خبر داد كه فرزندش در راه یارى اسلام و دفاع از برادرش، حافظ شریعت الهى و ریحانه رسول الله صلى الله علیه و آله دستانش قطع خواهد شد. ام البنین(س) به شدت گریست و زنان همراه او نیز در غم، رنج و اندوهش شریك شدند.

 

📚منبع
قمر بنى هاشم، مقرّم، نشر حیدریه، نجف اشرف، ص ۱۹

 

 

ام البنین(س)، مادر پسران

 

در روایات آمده بعد از گذشت مدتی از ازدواج ام البنین(س) با حضرت علی(ع)، ام البنین(س) به امام علی(ع) پیشنهاد کرد او را به نام اصلی‌اش که فاطمه بود، صدا نزند تا حسنین(ع) با شنیدن نام فاطمه به یاد مادرشان نیفتند. از این رو امام علی(ع) او را ام البنین (مادر پسران) نامید.

 

📚منبع
چهره درخشان قمر بنی‌هاشم، ربانی خلخالی، ج۱، ص ۶۹

 

 

ولایت حضرت ام البنین(س)

عالم رجالی، مامقانی در کتاب خود، تنقیح المقال، ولایت فاطمه کلابیه را این چنین به تصویر می‌کشد:
«فَاِنّ علَقَتها بالحسین(علیه السلام) لیس اِلاّ لاِمامته.»

«همانا علاقه ام البنین به حسین بن علی علیه‏‌السلام به خاطر امامت حضرت است.»

در جای دیگر «مامقانی» می‌نویسد: «اینکه او به شرط سلامت حسین علیه‏‌السلام، مرگ چهار فرزند خویش را بر خود آسان می‌گرفت، نشان درجه عالی ایمان او است. من او را از نیکان به حساب می‌آورم.»

 

📚منبع
تنقیح المقال، مامقانی، ج۳، ص۷۰

 

 

سفارش ام البنین(س) به دفاع از ولایت

هنگامی که امام حسین(علیه‌‏السلام) آهنگ ترک مدینه و تشرف برای حج و به دنبال آنْ هجرت به سوی عراق کرد، ام البنین علیه‌االسلام به همراهان امام حسین علیه‌السلام چنین سفارش می‏‌کرد:

«چشم و دل مولایم امام حسین(علیه‌السلام) و فرمان‏بردار او باشید.»

مورخان می‌نویسند: پس از واقعه کربلا، بشیر در مدینه ام البنین(س) را ملاقات می‌کند تا خبر شهادت فرزندانش را به او بدهد. ام البنین(س) پس از دیدن وی که فرستاده امام سجاد علیه‏‌السلام بود می‌گوید:«ای بشیر! از امام حسین(علیه ‏السلام) چه خبر داری؟» بشیر گفت: خدا به تو صبر دهد که عباس تو کشته گردید.

ام‏ البنین فرمود: «از حسین(علیه‌‏السلام) مرا خبر ده!» بشیر خبر شهادت بقیه فرزندان او را هم اعلام کرد، ولی ام‏ البنین پیوسته از امام حسین(علیه‏‌السلام) خبر می‏‌گرفت و با صبر و بصیرتی بی‌نظیر می‌گوید:

«یا بشیر اَخْبِرْنِی عَنْ اَبِی عَبْدِاللّه (علیه‏ السلام) أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین.»
«ای بشیر خبر از (امام من) اباعبدالله‌الحسین بده، فرزندان من و همه آنچه زیر این آسمان مینایی است فدای اباعبدالله(علیه‌السلام) باد.»

چون بشیر خبر شهادت امام حسین(علیه‏‌السلام) را به آن حضرت داد، صیحه‌‏ای کشید و گفت: «قَدْ قَطَّعتَ نِیاطَ قَلبی.»

«ای بشیر! رگ قلبم را پاره کردی.» و سپس صدا به ناله و شیون بلند کرد.

 

📚منبع
ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، ج۳، ص۲۹۴

 

 

ام‏ البنین(س)، واسطه فیض الهی

آیت الله العظمی حاج سید محمد حسینی شیرازی می‌فرمود: شخصی در عالم مکاشفه، حضرت ابالفضل العباس(ع) را دید و عرض کرد؛ آقا جان! حاجتی دارم و نمی‌دانم برای روا شدن آن به چه کسی متوسل شوم؟

قمر بنی هاشم فرموده بود: «به مادرم ام البنین.»

از مرحوم آیت الله العظمى آقاى حاج سید محمود حسینى شاهرودى نقل است که فرموده بود: من در مشکلات، صد مرتبه صلوات براى مادر حضرت ابوالفضل العباس(علیه‌السلام)، ام البنین(علیهاالسلام)، مى‌فرستم و حاجت مى‌گیرم.
به تجربه رسیده است که نذر براى ام البنین و اطعام مستمندان به نام حضرت اباالفضل العباس(علیه‌السلام)، براى بر آورده شدن حاجات موثر است.

 

📚منبع
ستاره درخشان مدینه حضرت ام البنین، علی ربانی خلخالی، ص۱۴۲
چهره درخشان قمر بنی هاشم حضرت عباس، علی ربانی خلخالی ، ج۱، ص۴۶۴

 

 

فصاحت و بلاغت حضرت ام البنین(س)

یکی از صفات والای ام البنین فصاحت و بلاغت اوست که نمود آن در اشعار زیبا و جاودانه وی متجلی است.از جمله اشعار جاودانه وی که مورد تجلیل و تحسین بزرگان ادب قرار گرفته است شعر جانسوز وی پس از شهادت پسرش که پدر فضایل بود می‌باشد.
«مرا ام البنین نخوانید که به یاد شیران دلاور می‌افکنیدم. مرا فرزندانی بود که به نام آنها خوانده می‌شدم ولی امروز فرزندی ندارم. چهار فرزند داشتم همچون بازهای شکاری و همگی به شهادت رسیدند.»

مورخان می‌نویسند: ام البنین آنچنان جانسوز برای شهادت فرزندان و بویژه برای امام حسین(علیه‌السلام) نوحه و گریه می‌کرد که حتی دشمن اهل بیت، مروان بن حکم، نیز از شنیدن مراثی وی گریه می‌کرد. از دیگر اشعار وی در مورد عباس(ع)، تندیس بزرگ شجاعت، است که می‌گوید:

«ای کسی که عباس را دیدی که بر دشمن حمله می‌کرد و فرزندان حیدر پشت سر او بودند. می‌گویند دست فرزندم قطع شده و بر سرش عمود فروده آمده. اگر شمشیرت را در دست داشتی کسی به تو نزدیک نمی‌شد.»

 

📚 منبع
قهرمان علقمه، احمد بهشتی، ص۴۰
ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، ج۳، ص۲۹۴

 

 

جایگاه حضرت ام البنین نزد شیعیان

عالمان شیعه، شجاعت، فصاحت و علاقه ام البنین(س) به اهل بیت به ‌ویژه امام حسین(ع) را ستوده و از او به نیکی و بزرگی یاد کرده‌اند.(۱)
به گفته شهید ثانی و مرحوم مقرم ام البنین(س) نسبت به خاندان پیامبر، محبت شدیدی داشت و خود را وقف خدمت به آنان کرده بود. اهل بیت علیهم‌السلام نیز برای او احترام ویژه قائل بودند و در روزهای عید، نزد او می‌رفتند.(۲)

 

📚منبع
(۱) دخیل العباس(ع)، علی محمد علی،  ۱۴۰۱ق، ص ۱۸
(۲)ستاره درخشان مدینه حضرت ام البنین، ربانی خلخالی، ص۷
قمر بنی هاشم، مقرم، ص۱۸

 

 

نحوه ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت ام البنین(س)

عبّاس و جعفر و عثمان و عبداللّه؛ هر چهار تن در کربلا شهید گشتند و مادرِ این چهار تن، امّ البنین بنت حزام بن خالد کلابی است.
نقل شده که وقتی امیرالمؤمنین علیه‌السّلام برادر خود عقیل را فرمود که تو عالم به انْساب عربی، زنی برای من اختیار کن که مرا فرزندی بیاورد که دلیر و نیرومند عرب باشد، عرض کرد که امّ البنین کلابیه را تزویج کن که شجاع‌تر از پدران او هیچکس در عرب نبوده.

پس جناب امیر علیه‌السّلام او را تزویج کرد و از او جناب عباس علیه‌السّلام و سه برادر دیگر متولّد گشت و از این جهت است که شمر بن ذی الجوشن لعنة اللّهُ که از بنی کِلاب است در کربلا خطّ امان از برای ابوالفضل العبّاس علیه‌السّلام و برادران آورد.(۱)

گفته شده پس از گذشت مدتی از ازدواجشان، حضرت ام البنین(س) به امام علی(ع) پیشنهاد کرد او را به نام اصلی‌اش که فاطمه بود صدا نزند تا حسنین(ع) با شنیدن نام فاطمه به یاد مادرشان نیفتند. از این رو امام علی(ع) او را ام البنین(مادرپسران) نامید.(۲)

 

📚منبع
(۱) منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج۱، ص۴۴۳
(۲) چهره درخشان قمربنی هاشم، ربانی خلخالی، ج۱، ص۶۹

 

 

 

اشتراک گذاری مطلب
لینک کوتاه مطلب

مطالب مرتبط

فضائل امام کاظم(ع)/2
فضائل امام موسی کاظم (ع)

فضائل امام کاظم(ع)/2

فضائل امام کاظم(ع)/2     امام هدایتگر است   زمان حضرت موسی بن جعفر(ع) نوه‌ای از عمر بود که مدام موسی بن جعفر(ع) را اذیت

ادامه مطلب
شهادت امام کاظم(ع)/2
مصائب امام موسی کاظم (ع)

شهادت امام کاظم(ع)/2

شهادت امام کاظم(ع)/2     دوران حبس و مظلومیت امام موسی کاظم(ع)   امام کاظم(ع)، در طول دوران امامتش چندین بار از سوی خلفای عباسی

ادامه مطلب
اعتکاف، خلوت با خدا
اخبار

اعتکاف، خلوت با خدا

اعتکاف، خلوت با خدا     به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دکتر حسین محمدی فام طی یادداشتی با موضوع «اعتکاف» نوشت: نگذاریم اعتکاف خالی

ادامه مطلب