ولادت حضرت زینب(س)
نامگذارى حضرت زينب(س) از طرف خداوند
هنگامى كه زينب(س) متولد شد، مادرش حضرت زهرا(س) او را نزد پدرش اميرالمؤمنين(ع) آورده و گفت: «اين نوزاد را نامگذارى كنيد!» حضرت فرمودند: «من از رسول خدا(ص) جلو نمىافتم.»
در اين ايام حضرت رسول اكرم(ص) در مسافرت بود. پس از مراجعت از سفر، اميرالمؤمنين على(ع) به آن حضرت عرض كرد: «نامى را براى نوزاد انتخاب كنيد.» رسول خدا(ص) فرمودند: «من بر پروردگارم سبقت نمىگيرم.»
در اين هنگام جبرئيل(ع) فرود آمده و سلام خداوند را به پيامبر(ص) ابلاغ كرده و عرض کرد: خداوند سلام میرساند و میفرماید: «نام این دختر را زینب بگذارید، برای این که این نام را در لوح محفوظ نوشتهایم.»
بعد مصائب و مشكلاتى را كه بر آن حضرت وارد خواهد شد، بازگو كرد. پيامبر اكرم(ص) گريست و فرمود: «هر كس بر اين دختر بگريد، همانند كسى است كه بر برادرانش حسن و حسين گريسته باشد.»
📚منبع
ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، ج ۳
فاطمه زهرا (س) سرور دل پيامبر، رحمانی همدانی، ص ۸۵۴
گریه پیامبر اکرم(ص) در ولادت حضرت زینب کبری(س)
وقتی حضرت زینب به دنیا آمد و این خبر به گوش رسول گرامی اسلام رسید، به منزل فاطمه(سلام الله علیها) آمد و فرمود: «دخترم، نوزادت را نزد من بیاور.»
وقتی او را نزد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آوردند، رسول خدا او را به سینه مبارک چسباند و صورت بر صورت نوزاد نهاد و با صدای بلند و به شدّت گریست، چنانکه اشک از گونههای مبارکش سرازیر شد و در جواب حضرت زهرا که علت گریه را جویا شد، فرمودند:
«دخترم فاطمه جان، این دختر به بلاهایی گرفتار آمده و با انواع مصیبتها و دشواریهای جانکاه مواجه خواهد شد.»
و فرمود: «هر که بر مصیبتهای این دختر بگرید مانند آن است که بر دو برادرش؛ یعنی حسن و حسین(علیهم السلام) گریسته باشد سپس رسول خدا نام نوزاد را زینب نامید.»
📚منبع
الموسوعة الکبرى عن فاطمه الزهراء(سلام الله علیها)، انصاری زنجانی خویینی، ج ۱، ص ۱۴۴
بشارت تولد حضرت زينب و گريه على(ع)
در روايت است كه چون حضرت زينب(س) متولد شدند، اميرالمؤمنين(ع) متوجه به حجره طاهره گرديد، در آن وقت حسين(ع) به استقبال پدر شتافت و عرض كرد: «اى پدر بزرگوار! همانا خداى كردگار خواهرى به من عطا فرموده.»
اميرالمؤمنين(ع) از شنيدن اين سخن بى اختيار اشك از ديدههاى مباركشان جاری شد. چون حسين(ع) اين حال را از پدر بزرگوارش مشاهده نمود افسرده خاطر گشت.
حضرت فرمودند: «بابا فدايت شوم من شما را بشارت آوردم شما گريه مىكنيد، سبب چيست و اين گريه بر كيست؟»
على(ع) حسينش را در برگرفت و نوازش نمود و فرمود: «نور ديده! زود باشد كه سر اين گريه آشكار و اثرش نمودار شود.»
همين بشارت را سلمان به پيغمبر(ص) داد و آن حضرت هم منقلب گرديد. چنان كه در بعض كتب است كه حضرت رسالت در مسجد تشريف داشت آن وقت سلمان شرفياب خدمت گرديد و آن سرور را به ولادت آن مظلومه بشارت داد و تهنيت گفت.
آن حضرت بگريست و فرمود: «ای سلمان! جبرييل از جانب خداوند جليل خبر آورد كه اين مولود گرامى مصيبتش غير معدود باشد تا به آلام كربلا مبتلا شود.»
📚منبع
ناسخ التواريخ حضرت زينب كبرى(س)، عباسقلی خانسپهر، ج ۱، ص ۴۵