روایات مناجاتی/3 (دعا)
شروط دعا
از حضرت صادق(ع) روايت شدهاست كه فرمود:
«مردى از بنىاسرائيل سه سال تمام دعا كرد كه خداوند متعال پسر بچهاى به او بدهد، وقتى مشاهده كرد كه دعايش مستجاب نمىشود گفت: پروردگارا! آيا من از تو دور هستم و صداى مرا نمىشنوى يا مىشنوى ولى جوابم را نمىدهى؟
در خواب ديد فردى به او مىگويد: «تو سه سال است كه خداوند متعال را با زبانى آلوده و قلبى چركين و نيّتى دروغين مى خوانى، بايد آلودگى را از زبانت بزدايى، قلبت تقواى الهى را پيشه خود سازد و نيتت درست شود. آن مرد يك سال چنين كرد آنگاه برايش پسر بچهاى به دنيا آمد.»
اين حديث، چهار شرط را در بردارد:
اوّل: بد زبانى را بر كندن.
دوّم: قساوت قلب نداشتن.
سوّم: نيت پاك داشتن كه در اينجا عبارت است از حسن ظن.
چهارم: توبه و بازگشت از گناه.
📚 منبع
عدةالداعی، ابن فهد حلی
ارزش گریه کردن در حال دعا و مناجات
✅ امام صادق (ع) فرمود:
«اذا اقشعرََ جلدك و دمعت عيناك و وجل قلبك فدونك دونك فقد قصد قصدك.»
«آنگاه كه پوست بدنت لرزيد و چشمانت پر از اشك گرديد و قلبت هراس برداشت، آن حال را خوب نگهدار كه مقصودت حاصل شده است.»
✅ خداوند سبحان به عيسى-ع- فرمود: «اى عيسى! اشك چشمان و خشيت و هراس قلبت را در درگاه من به هديه بياور، بر سر قبور مردگان بايست و آنان را با صداى بلند بخوان تا شايد پند و موعظهات را از آنان دريافت دارى و با خود بگو كه:
من نيز به آنان ملحق خواهم شد. به خاطر من از چشمانت اشك بريز و قلبت را براى من خاشع گردان. اى عيسى! در روزگار سختى، از من كمك بخواه كه من گرفتاران را نجات مىدهم و پريشانها را اجابت مىكنم، چون من ارحم الراحمين هستم.»
✅ در روايت آمدهاست كه: «بين بهشت و جهنم گردنهاى است كه غير از گريهكنندگان از ترس خداوند متعال، از آن رد نمىشوند.»
از رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- روايت شدهاست كه فرمود: پروردگار من به من خبر داد و گفت كه: «به عزت و جلالم سوگند! هرگز آنچه را كه گريهكنندگان نزد من دريافت مىدارند، عابدان دريافت نخواهند كرد، من در مقامات بالا برايشان قصرى بنا مىكنم كه ديگران با آنان شريك نخواهند بود.»
✅رسول حق- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- فرمود:
«هر گاه خداوند بندهاى را دوست داشتهباشد، در قلب او نوحه و اندوه جاى میدهد، چون او قلب محزون را دوست دارد، كسى كه از ترس خداوند متعال گريه كردهباشد، داخل آتش جهنم نخواهد شد مگر آنكه شير به پستان مادر برگردد، گرد و خاك خوردن در راه خدا با دود آتش جهنم در بينى مؤمن، هرگز جمع نخواهد شد.
هرگاه خدا بندهاى را دشمن بدارد، در قلبش سرودى از خنده قرار مىدهد كه قلبش را مىميراند، خداوند هم افراطكنندگان در شادى و فرح را دوست ندارد.»
✅در وحى خود به موسى- عليهالسّلام- فرمود: «اى موسى! هنگام دعا بايد خائف، سوختهدل و بيمناك باشى. صورتت را به خاك بمال و با بهترين اعضايت برايم سجده كن، در برابر من كه ايستادهاى، دستهاى گدائى را به قنوت بلند نما و هنگام مناجاتت با حالتى هراسناك و قلبى بيمناك مناجات كن.»
«در مدت عمرت، بايد تورات مرا زنده نمايى، به نادانان خوبیهاى مرا بياموزان و نعمتهاى مرا به يادشان بياور و به آنان بگو: مبادا در اين گمراهى كه بسر مىبريد، بيشتر بمانيد كه مؤاخذه من دردناك و شديد است. اى موسى! در دنيا آرزويت طولانى نباشد كه موجب سختى قلبت مىگردد و سختدلان هم از من بدورند. قلبت را با هراس از من، بميران، لباست پاره و قلبت نو باشد. ميان اهل زمين پنهان باش و در بين اهل آسمان آشنا.
خانه نشين باش و چراغ شبها، در برابر من همچون صابرين، فرمانبردارى كن، از زيادى گناهان به سوى من فرياد برآور همچون كسى كه از ترس دشمن، فرار كرده، فرياد مىزند و بر اين كارها از من كمك بخواه كه من بهترين كمك دهنده هستم.»
📚منبع
عدةالداعی، ابن فهد حلی
علت تأخیر در اجابت دعا
از اميرالمؤمنين- عليهالسّلام- نقل است كه فرمود: «گاهى اوقات خداوند متعال اجابت دعا را به تأخير مىاندازد تا هم اجر عظيمترى بدهد و هم عطاى بيشترى ببخشد.گاهى اوقات، تأخير اجابت به خاطر مقام و منزلت رفيع بنده نزد خداوند متعال است، چون شنيدن صداى بندهاش را دوست دارد.»
در اين رابطه جابر بن عبد اللَّه انصارى از پيامبر اكرم- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- روايت كرده كه فرمود:
«اگر بندهاى كه محبوب خداست دعا كند، ذات اقدس اله به جبرئيل مىگويد حاجت بندهام را بدهيد ولى آن را به تأخير بيندازيد، چون من دوست دارم هميشه صدايش را بشنوم. و اگر بنده مغضوب حق دعا كند خداوند متعال به جبرئيل مىگويد: اى جبرئيل! حاجت اين بندهام را بده و در دادنش عجله كن، چون من خوش ندارم صدايش را بشنوم.»
📚منبع
عدةالداعی، ابن فهد حلی
دعاکردن با بیم و امید
از جمله مواعظ خداوند متعال به حضرت عيسى- عليهالسّلام- اين است كه فرمود:
«يا عيسى، اذلّ لى قلبَك و اكثِر ذكرى في الخَلَوات و اعلَم اَنَّ سُرورى ان تبصبصَ الىّ و كن في ذلك حيّا و لا تكن ميّتا.»
«اى عيسى، قلبت را در برابر من خوار و ذليل كن و مرا در خلوتها زياد به ياد بياور و بدان كه خوشحالى من در اين است كه با بيم و اميد به سوى من بيايى، اما مبادا با قلبى مرده چنين كنى، بلكه بايد قلبت زنده و با نشاط باشد.»
البَصبَصَة: تحريك الكلب ذنبَه طمعا او خوفا (مجمع البحرين)
وقتی سگ دمش را از روی ترس یا طمع تکان میدهد این عمل را بصبصه یا تبَصبُص گویند. خدا به عیسی میفرماید سُرور من در تبصبص کردن توست یعنی با بیم و امید به من رو کن.
📚منبع
عدةالداعی، ابن فهد حلی
اهمیت دعا در روایات
رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله- فرمود: «آيا اسلحهاى را به شما معرفى كنم كه هم شما را از شرّ دشمنانتان نجات میدهد و هم روزیتان را زياد مىنمايد؟» گفتند: بلى يا رسول اللَّه
فرمود: «پروردگارتان را در شب و روز بخوانيد و دعا كنيد، چون دعا، اسلحه مؤمن است.»
امام على- عليه السّلام- مىفرمايد: «دعا، سپر مؤمن است، اگر باب رحمت الهى را زياد بكوبى (و نااميد نشوى، عاقبت) آن در، به رويت گشوده خواهد شد.»
در پاسخ «بريد بن معاويه» كه از امام باقر(ع) پرسيده بود آيا دعاى بيشتر بهتر است يا قرائت قرآن بيشتر؟
فرمود: «كثرة الدّعاء افضل ثمّ قرأ: قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ.» (سوره بقره، آيه ۱۸۶)
«دعاى بيشتر بهتر است، چون خداوند فرمود: اى پيامبر- صلّى اللَّه عليه و آله- بگو اگر دعايتان نبود، پروردگار من به شما اهميتى نمىداد.»
از رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- نقل شده است كه فرمود: «خداوند متعال، سائل اصراركننده را دوست دارد.»
در تورات آمده است كه:
«اى موسى! كسى كه مرا دوست دارد، فراموشم نمىكند و كسى كه به نيكیهاى من اميدوار است، در درخواستش اصرار مىنمايد.
اى موسى! من از مخلوقاتم غافل نيستم (و خبر دارم) ولى دوست دارم كه ملائكهام صداى ضجّه دعا را از بندگانم بشنوند و ملازمان من ببينند كه چگونه بنىآدم به خاطر چيزهايى كه قدرت و اسبابش در دست من است، به من تقرّب مىجويند.»
«اى موسى! به بنى اسرائيل بگو مبادا نعمت، شما را به طغيان بكشاند كه در اين صورت، بزودى از شما گرفته خواهد شد. و مبادا از شكر آن غافل بمانيد كه در نتيجه آن، به ذلّت خواهيد افتاد، در دعا اصرار كنيد تا با اجابتم، رحمت من شامل حالتان شود و عافيت گوارايتان گردد.»
خداوند متعال بر حضرت موسى- عليهالسّلام- وحى فرستاد كه: «كف دو دستت را ذليلانه در برابر من بلند كن مانند بردهاى كه فرياد مىزند و از آقاى خود كمك مىخواهد، هر گاه چنين كردى، مشمول رحمت من مىگردى كه من كريمترين كريمان و قادرترين قادرين هستم.»
«اى موسى! از فضل و رحمتم درخواست كن كه اين دو فقط در دست من است و غير من آنها را ندارد. و وقتى از من چيزى طلب مىكنى، ببين تمايلت نسبت به آنچه در دست من است چگونه مىباشد هر كسى مطابق عملش پاداش دارد و چه بسا انسان ناسپاس هم در برابر سعى و كوشش خود، جزائى دريافت دارد.»
📚منبع
عدةالداعی، ابن فهد حلی
دعاکردن و بالابردن دستها
ابو بصير از حضرت صادق- عليهالسّلام- در مورد دعا و بالا بردن دستها سؤال كرد، فرمودند:
«پنج صورت دارد:
اوّل: براى پناه بردن به خدا، كف دو دست را بايد رو به قبله قرار دهى.
دوّم: براى طلب روزى، دستهايت را مىگشايى و كف آن را به طرف آسمان مىگيرى.
سوّم: براى انقطاع به درگاه خدا با انگشت سبابه اشاره مىکنى.
چهارم: براى زارىكردن، دستهايت را كشيده از سرت هم بالاتر مىبرى.
پنجم: براى تضرع، انگشت سبابه را در برابر رويت حركت مىدهى كه اين دعاى ترس است.»
📚منبع
عدةالداعی، ابن فهد حلی
رابطه دعا و بلا
🔹امام موسی بن جعفر -علیهالسلام- فرمود: «دعا كنيد، چون دعا و طلب كردن از خداوند تعالى، بلا را دفع مىكند حتّى اگر مقدّر شده و بدان حكم گرديده و بجز اجرايش چيزى نمانده باشد، در اينصورت اگر از خدا بخواهيد كه آن را برگرداند، برمىگرداند.»
زراره از امام محمد باقر- عليهالسّلام- نقل مىكند كه فرمود: «آيا مىخواهيد چيزى را به شما معرفى كنم كه رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- از آن استثناء نكرد (يعنى نفرمود ان شاء اللَّه).»
زراره مىگويد گفتم: بلى
فرمود: «آن چيز، دعاست كه قضاى الهى را بر مىگرداند اگر چه محكم و حتمى شده باشد. آنگاه حضرت از باب تشبيه قضاى حتمى الهى، انگشتان دستهایشان را درهم فرو بردند.»(۱)
🔹امام سجاد عليه السلام میفرمایند:
«المؤمِنُ مِن دُعائِهِ عَلي ثَلاثٍ: إِمّا أن يُدَّخَرَ لَهُ، و إمّا أن يُعجِّلَ لهُ و إمّا أن يَدْفَعُ عنهُ بلاءً يُريدُ أن يُصيبَهُ.»
«دعاهای مؤمن بر سه گونه است: يا برای او ذخيره میشود و يا سريعاً اجابت میشود و يا به واسطه آن دعا، بلایی كه قرار بود به او رسد از او برطرف میگردد.»(۲)
📚منبع
(۱) عدةالداعی، ابن فهد حلی
(۲)تحف العقول، ابن شعبه حرانی، صفحه ۲۸۰
راه صحیح دعا کردن
عثمان بن سعيد مىگويد: فردى به من گفت كه من به خدمت امام صادق- عليهالسّلام- شرفياب شده، عرض كردم: دو آيه در قرآن كريم هست كه هنوز آن دو را درست درك نكردهام. فرمود: «آن دو آيه كدامند؟» گفتم: يكى آيه شريفه: ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ است كه ما دعا مىكنيم ولى اجابتى نمىبينيم. فرمود: «آيا خداوند متعال خلف وعده مىكند؟» گفتم: خير. فرمود:« پس چرا اجابت نمىشود؟» گفتم: نمىدانم.
فرمود: «اما من تو را با خبر مىكنم؛ كسى كه اوامر الهى را اطاعت نمايد و سپس از راهش دعا كند، مستجاب مىشود.» گفتم: راه دعا كدام است؟
فرمود: «ابتدا خداوند متعال را حمد مىكنى، بعد نعمتهايش را به ياد مىآورى، سپس آنها را شكر مىگزارى، بعد بر پيامبر و آلش- عليهمالسّلام- صلوات مىفرستى، آنگاه گناهان خود را يادآور شده بدان اقرار مىكنى، پس از آن، از گناهانت استغفار مىنمائى، اين طريق دعاست.»
آنگاه فرمود: «آيه بعدى چيست؟» گفتم: آيه: وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ. فرمود: «آيا خداوند متعال خلف وعده مىكند؟» گفتم: خير. فرمود: «پس چرا عوض نمىدهد؟» گفتم: نمى دانم. فرمود: «اگر كسى مالى را از راه حلال به دست بياورد و در موردى كه سزاوار است، انفاق كند، حتما عوضش را خواهد ديد، حتى اگر يك درهم ببخشد.»
📚منبع
عدةالداعی، ابن فهد حلی
وحی خداوند به داوود نبی(ع) در مورد دعا و بلا
از امام صادق- عليهالسّلام- روايت شده كه: خداى متعال به موسى بن عمران- عليهالسّلام- اين گونه وحى كرد: «اى موسى! من احدى را محبوبتر از بنده مؤمنم خلق نكردم و اگر او را مبتلا بر بلايى مىسازم يا از آن معافش مىدارم، حتما به خير و صلاح اوست، چون من صلاح او را بهتر مىدانم.
پس در موارد بلا، سزاوار است صابر و در موارد نعمت، شاكر باشد تا او را نزد خود جزء صدّيقين قرار بدهم. و اين وقتىاست كه مطابق رضاى من عمل كند و فرمان مرا اطاعت نمايد.»
همچنين از امير المؤمنين- عليهالسّلام- رسيدهاست كه خداوند متعال مىفرمايد: «اى بندگان من! هر فرمانى كه دادم اطاعتش كنيد، مبادا بخواهيد مصالح خود را به من بياموزيد، چون من خود بهتر از شما آنها را مىدانم و بخيل هم نيستم (تا بگويند مصلحت ما را مىداند و نمىدهد).»
و از رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- روايت شدهاست كه فرمود: «اى بندگان خدا! شما همانند مريض هستيد و پروردگار عالمين همانند طبيب است و صلاح مريض در آن چيزىاست كه طبيب آن را مىآموزاند و عاقبتانديشى مىكند، نه در اشتهاى مريض و خواستههاى بىجايش، پس تسليم فرمان حق باشيد تا رستگار و پيروز گرديد.»
و نیز در ادامه سخنانى كه ذات اقدس الهى بر داود نبى- عليهالسّلام- وحى کرد اين است:
«خوب بود مىديدى حالات آن افرادى را كه با زبانشان، گوشت مردم را مىخورند (نظير غيبتكنندگان) در حالىكه زبانهايشان را مانند پوستى مىگسترانم و اطرافش را با گرزهايى از آتش مىزنم، سپس فردى را بر او مىگمارم كه توبيخش كند و بگويد: اى اهل جهنّم! اين فلان شخص بد زبان است بشناسيدش.»
«چه بسا ركعتهاى طولانى كه داراى اشك و گريه از روى خشيت باشد اما نزد من ذرّهاى (حتى به مقدار تار باريك هسته خرما) ارزش ندارد، چون وقتى نظر به قلب او مىكنم، مىبينم اگر بعد از نماز، زنى خود را به او عرضه كند، اجابتش خواهد كرد. و اگر مؤمنى با وى معاملهاى انجام بدهد، آن مؤمن را فريب خواهد داد.»
از جمله سخنانى كه ذات اقدس الهى بر داود نبى -عليهالسّلام- وحى فرستاد ايناست كه:
«چه بسا بندهاى را مريض كنم كه در اثر آن، نماز و خدمات او كم گردد، اما صداى او در حالت غم و اندوهش، نزد من محبوبتر و دوست داشتنىتر از نماز نمازگزاران است.
و چه بسا بندهاى نماز بگزارد ولى من همان نماز را بر چهره او بكوبم و صدايش را نشنوم و بدان اعتنايى نكنم.
اى داود! آيا مىدانى او چه كسى است؟
او فردى است كه به حرم مؤمنين، با نگاه شهوت آلود و حرام، زياد مىنگرد و كسىاست كه اگر بر مردم حاكم شود، ظلم كرده و گردنها را مىزند.
اى داود! براى گناهانت، نوحه و زارى كن آنچنان كه مادر فرزند مرده بر پسرش نوحه و زارى مىكند.»
📚منبع
عدةالداعی، ابن فهد حلی
توسل در دعا
🔸سماعه روايت كردهاست كه امام كاظم- عليهالسّلام- به من فرمود:
«اى سماعه! هر وقت حاجتى دارى بگو: خدايا! تو را قسم مىدهم به حق محمد و على- عليهمالسّلام- اين دو نزد تو قدر و مقامى دارند، به قدر و مقام اين دو قسمت مىدهم حاجات مرا بر آورى كه عبارتند از چنين و چنان، چون در روز قيامت هيچ فرشته مقرب و هيچ پيامبر مرسل و هيچ بنده مؤمنى كه خداوند سبحان قلبش را بر ايمانش امتحان كردهباشد نيست مگر اينكه به اين دو بزرگوار (محمد و على- عليهمالسّلام-) نيازمند است.»(۱)
🔸قال الامام الصّادق (علیهالسلام):
«نَحنُ حَبْلُ اللهِ الذّی قال اللهُ تعالی: و اعتَصمِوا بحبلِ اللهِ جمیعاً و لا تَفرَّقوا.»
امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: «ما (اهل بیت) همان ریسمان الهی هستیم که خداوند تبارک و تعالی فرمودند همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید.»(۲)
📚منبع
(۱) عدةالداعی، ابن فهد حلی
(۲)بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۲۴، ص ۸۴
دعاکردن
🟡 عن الرضا(علیهالسلام ):
«انه کان یقول لاصحابه علیکم بسلاح الانبیاء فقیل و ما سلاح الانبیاء قال الدعاء.»
امام رضا(ع) به یارانش میفرمود: «بر شما باد به سلاح پیامبران!» میپرسیدند چیست سلاح انبیا؟ فرمودند: «دعا»(۱)
🟡 امام صادق(ع) فرمودند: «بنده مومن درباره حاجتی دعا میکند خداوند چون علاقه به نوا و نیایش او دارد دستور میدهد اجابت دعایش را تاخیر بیندازد. روز قیامت میفرماید بنده من دعایی کردی اجابت آن را به تاخیر انداختم اینک ثواب آن ایناست و هم در فلان مورد دعا کردی باز اجابت را به تاخیر انداختم این مقدار ثواب در مقابل همان دعا است.»
حضرت صادق(علیهالسلام) فرمودند: «وقتی آن همه ثواب را برای مستجاب نشدن دعایش در دنیا میبیند آرزو میکند ای کاش هیچ یک از دعاهایم در دنیا مستجاب نمیشد.»(۲)
🟡 عن ابی جعفر(علیهالسلام ):
«قال ان الله عزوجل یحب من عباده المومنین کل عبد دعاه فعلیکم بالدعاء فی السحر الی طلوع المشس فانها ساعة تفتح فیها ابواب السماء و تقسم فیها الارزاق و تقضی فیها الحوائج العظام.»
حضرت باقر(علیهالسلام) فرمودند: «خداوند از میان بندگانش آنکس را دوست دارد که بسیار دعا کند. شما را سفارش میکنم به دعا کردن در سحر تا طلوع خورشید زیرا این وقت درهای آسمان باز میشود و ارزاق تقسیم گردد و حوائج بزرگ در این ساعت برآورده میشود.»(۳)
🟡 قال امیر المؤمنین(علیهالسلام):
«الدعاء مفاتیح النجاح و مقالید الفلاح و خیر الدعاء ما صدر عن صدر نقی و قلب نقی و فی المناجاة سبب النجاة و بالاخلاص یکون الخلاص فاذا اشتد الفزع فالی الله المفزع.»
علی(علیهالسلام) فرمود: «دعا و نیایش کلیدهای پیروزی و رستگاری است. بهترین دعاها آن است که از سینهای پاک و قلبی پرهیزکار خارج شود. راز و نیاز سبب نجات است و با اخلاص و بیشائبه دعا کردن موجب میشود انسان از هر گرفتاری رهایی پیدا میکند. پس هرگاه فزع شما شدید شد، به خدا پناهنده شوید.»(۴)
🟡 امام صادق(علیهالسلام) فرمود:
«در دعا ابتدا باید خدا را ستود، سپس به گناه اعتراف نمود و آنگاه حاجت را خواست.»(۵)
🟡 امام علی(علیهالسلام) فرمود:
«پنج موقع را براى دعا و حاجت خواستن غنیمت شمارید:
موقع تلاوت قرآن، موقع اذان، موقع بارش باران، موقع جنگ و جهاد ـ فى سبیل اللّه ـ موقع ناراحتى و آه كشیدن مظلوم. در چنین موقعیتها مانعى براى استجابت دعا نیست.»(۶)
🟡 امیرالمومنین علیهالسلام میفرمایند:
«أعجَزُ النّاسِ من عَجَزَ عنِ الدّعاءِ.»
«عاجزترين و ناتوانترين مردم، كسیاست كه از دعا كردن ناتوان باشد.»(۷)
📚منبع
(۱) اصول کافی، شیخ کلینی،ج ۲، ص ۴۶۸
(۲) اصول کافی، شیخ کلینی، ج ۲، ص ۴۹۰
(۳) اصول کافی، شیخ کلینی، ج ۲، ص ۴۷۸
(۴) اصول کافی، شیخ کلینی، ج ۲، ص ۴۶۸
(۵) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۲۳، ص ۳۱۸
(۶) أمالى، شیخ صدوق ،ص ۹۷؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۹۰، ص ۳۴۳، ح ۱
(۷) تصنيف غرر الحكم، تمیمی آمدی، حدیث ۳۷۴۲
قسم دادن به اهل بیت پیامبر(ع) هنگام دعاکردن
جابر از امام باقر- عليهالسّلام- روايت كردهاست كه فرمود:
«بندهاى در آتش جهنم، صد و چهل خريف خدا را میخواند كه هر خريف، صد و چهل سال است، (میشود ۱۹ هزار و ششصد سال) آنگاه خدا را به حق محمد و اهل بيتش قسم مىدهد كه بر من ترحمى بنما، در اينجا خداوند متعال به جبرئيل وحى مىفرستد كه»:
«به سوى بندهام پايين برو و او را از جهنم خارج كرده به سوى من بياور.» جبرئيل مىگويد: «پروردگارا! من چگونه درون آتش بروم؟» خداوند متعال مىفرمايد: «من به آتش امر كردم كه براى تو خنك و سلامت باشد.» جبرئيل مىگويد: «پروردگارا! نمىدانم بندهات در كجاست.» خداوند سبحان مىفرمايد: «او در گودالى در سجّين قرار دارد.»
امين وحى به سوى او مىرود و مىبيند پاهايش بسته و به صورت آويزان است، به او مىگويد: «چه مدتىاست كه در آتشى؟» مىگويد: نمىدانم چه مدتى را در جهنم پشت سر گذاشتهام، جبرئيل او را به سوى پروردگار عالم مىبرد، آنگاه ذات اقدس الهى به او مىگويد: «اى بنده من! چه مدتىاست كه مرا ميان آتش صدا مىزنى؟» مىگويد: حساب ندارم اى پروردگار من!
مىفرمايد: «آگاه باش كه به عزت و جلالم سوگند! اگر اين جملاتى را كه گفتى بر زبان جارى نمىكردى، تو را در جهنم نگاه مىداشتم لكن بر خودم لازم و حتمى كردم كه بندهاى مرا به حق محمد و اهل بيتش سوگند ندهد مگر آنكه هر چه بين من و اوست را برايش بيامرزم و (به همين خاطر) امروز تو را آمرزيدم.»
از سلمان فارسى روايت شدهاست كه گويد: شنيدم رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- مىفرمود: خداوند عزيز و جليل مىگويد: «اى بندگان من! آيا اتفاق نيفتاده كه فردى از شما حاجتهاى بزرگى بخواهد كه شما آن حوايج را نمىدهيد مگر اينكه محبوبترين خلق نزد شما را حاضر كند و شما به احترام آن شفيع محبوب و دوست داشتنى درخواستهاى او را بدهيد؟»
«آگاه باشيد و بدانيد كه با كرامتترين و برترين خلق نزد من، محمد و برادرش على و پس از آن ائمه هستند، آنانى كه وسيله تقرب به من مىباشند. آگاه باشيد كه هر كس حاجت مهمى دارد و مىخواهد نفعى به او برسد يا مشكلى برايش پديد آمده و خواهان دفع ضرر آن است، اگر مرا به محمد و آل پاكش بخواند، آنچنان حاجتش را برآورده مىسازم كه بهتر و برتر باشد از برآورده ساختن كسى كه محبوبترين خلق را نزد او شفيع قرار مىدهند.»
سخنان سلمان كه به اينجا رسيد، عدهاى از مشركين و منافقين در حالى كه او را مسخره مىكردند گفتند: اى سلمان! چرا خدا را به اينها قسم نمىدهى تا تو را بىنيازترين و پولدارترين فرد مدينه قرار دهد؟ سلمان پاسخ داد:
«من خدا را خواندم و از او خواستم كه چيزى به من بدهد كه از حكومت بر كل دنيا برتر و با منفعتتر باشد. من از خدا خواستم و او را به اين بزرگواران قسمش دادم كه به من زبانى ذاكر بدهد كه او را حمد و ثنا كند، قلبى بدهد كه شاكر نعمتهاى او باشد، بدنى بدهد كه در برابر سختیها صبر نمايد و آن خداى عزيز و جليل اين التماسهاى مرا اجابت فرمود.
اين چيزهايى كه من از خدا خواستم از حكومت بر تمام دنيا و هر چه در آن است، هزار هزار بار برتر و بالاتر است.»
📚منبع
عدةالداعی، ابن فهد حلی
باید هنگام دعا از همه مردم قطع امید کند
حفص بن غياث از امام صادق- عليهالسّلام- روايت كردهاست كه فرمود:
«اگر كسى خواست طورى باشد كه هر گاه از خدا چيزى درخواست نمود به او بدهد، بايد از همه مردم قطع اميد كند و تنها اميدش به درگاه او باشد، وقتى خداوند اين حالت را در قلب كسى يافت، هر گاه چيزى بخواهد به او عطا مىكند.»
از جمله موعظههاى خداوند متعال به حضرت عيسى- عليهالسّلام- ايناست كه فرمود:
«يا عيسى، اُدعُنى دعاءَ الحَزينِ الغَريقِ الّذى ليس له مُغيثٌ، يا عيسى، سَلنى و لا تسأل غيرى فيحسن منك الدّعاء و منّى الاجابة، و لا تدعنى الّا متضرّعا الىّ و همّكف همّا وحدا فانّك متى تدعنى كذلك اجبك.»
«اى عيسى! مرا بخوان مانند انسان محزون در حال غرق شدن كه هيچ دادرسى برايش نيست. اى عيسى! از من بخواه و از غير من نخواه تا از تو دعاى نيك بر آيد و از من اجابت دعا مكن مگر با حالت تضرع و تمام همتت را صرف اين امر بنما كه هر گاه اين گونه مرا خواندى تو را اجابت خواهم نمود.»
📚منبع
عدةالداعی، ابن فهد حلی
گریه اهل عرش همراه اهل دعا و مناجات
حسن بن ابى الحسن ديلمى از پيامبر اكرم- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- روايت كردهاست كه فرمود:
«ملائكه الهى بر حلقههاى ذكر كه مىگذرند، بالاى سرشان مىايستند، با گريه آنها گريه مىكنند و بر دعاهایشان آمين مىگويند. و وقتى كه به سوى آسمان مىروند.» خداوند متعال مىگويد: «اى ملائكه من! كجا بوديد؟» با اينكه خود بهتر مىداند.»
مىگويند: «ما در مجلسى از مجالس ذكر حاضر شديم، گروههايى را ديديم كه تو را تسبيح و تمجيد و تقديس كرده، از آتشت مىهراسيدند.»
در اينجا خداوند سبحان مىگويد: «اى ملائكه من! آتش را از آنان دور كنيد و شاهد باشيد كه من اينان را آمرزيدم و از آنچه كه مىهراسند، ايمنشان دادم.»
ملائكه مىگويند: پروردگارا! در بين اينان فلان كس هست كه ذكر تو را نداشت. ذات اقدس الهى مىفرمايد: «او را هم بخشيدم، چون با اين جمعيت همنشين شد، هرگز كسى كه همنشين ذاكرين باشد، به شقاوت نخواهد رسيد.»
📚منبع
عدةالداعی، ابن فهد حلی
دعا در حق دیگران
در روايت آمدهاست كه:
خداوند سبحان به حضرت موسى- عليهالسّلام- وحى فرستاد كه: «اى موسى! مرا با زبانى بخوان كه با آن گناه نكرده باشى.»
گفت: چنين زبانى را در كجا مىتوانم بيابم؟ فرمود: «مرا با زبان ديگران بخوان.»
فضل بن يسار» از امام باقر- عليهالسّلام- روايت كردهاست كه فرمود:
«نزديكترين خواندن و سريعترين اجابت در دعايىاست كه مؤمن براى برادر مؤمنش در غياب او مىكند.
و دعاى برادر براى برادر مؤمن در غيابش، سريعتر از ديگر دعاها به اجابت مىرسد، وقتى اين دعا را شروع مىكند، فرشتهاى مأمور است كه بگويد: آمين، براى تو دو برابرش هست.»
عبد اللَّه بن سنان از حضرت صادق- عليهالسّلام- روايت كردهاست كه فرمود:
«دعاى انسان براى برادر مؤمن در غياب او موجب فراوانى روزى و دفع بدیها میشود.»
رسول حق- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- فرمود: «هر گاه مؤمنى براى مؤمنين دعا كند، خداوند متعال همان دعا را به تعداد هر مرد و زن مؤمنى كه از ابتداى خلقت تا قيام قيامت مىآيند، به او بر مىگرداند، روز قيامت بندهاى را مىآورند فرمان مىرسد او را به آتش ببريد، ملائكه او را كشانكشان به سوى آتش مىبرند، در اين حال مردان و زنان با ايمان مىگويند:
پروردگارا! اين همان فردىاست كه براى ما دعا كرده، اينجاست كه آنان براى اين فرد، شفاعت مىكنند، خداوند متعال هم شفاعت آنان را مىپذيرد و او نجات مىيابد.»
على بن ابراهيم از پدرش نقل كردهاست كه: عبد اللَّه بن جندب را در عرفات در حالى ديدم كه كسى چون او در آنجا يافت نمىشد، دستهايش به سوى آسمان بلند بود و اشك از گونههايش بر زمين مىريخت، وقتى مردم رفتند به او گفتم:
اى ابا محمد! من كسى را چون تو (غرق در ذكر و دعا و سوز و گداز) نديدم، گفت: به خدا قسم! دعا نكردم مگر براى برادران دينىام چون امام كاظم- عليهالسّلام- به من خبر داد كه:
«كسى كه براى برادران دينى در پشت سرشان دعا كند، از عرش الهى ندا مىرسد كه صد هزار برابرش، براى تو باد.»
ابن ابى عمير از زيد نرسى روايت كردهاست كه گفت: من و معاوية بن وهب در عرفات با هم بوديم، او در حال دعا بود كه اشكهايش را مشاهده نمودم، دقت كردم ديدم براى خودش حتى يك دعا هم نكرد بلكه براى افرادى از گوشه و كنار جهان دعا مىكند و نامشان و نام پدرانشان را مىبرد، وقتى مردم از عرفات كوچ كردند به او گفتم: اى عمو! از تو چيز عجيبى ديدم. گفت: چه چيز عجيبى ديدى؟
گفتم: در اين محل حساس، برادرانت را بر خود مقدم داشتى و براى ديگران دعا كردى! گفت: اى برادر زاده! از اين كارم تعجب نكن، چون من از مولاى خود كه مولاى هر مرد و زن با ايمان است و سيد و آقاى گذشتگان و آيندگان بعد از پدران معصومش- عليهمالسّلام- نيز مىباشد، شنيدم
كه اگر از آن حضرت نشنيده بودم (و دروغ بگويم) دو گوش من كر گردند، دو چشم من كور شوند و از شفاعت پيامبر اكرم- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- محروم گردم، شنيدم كه مىفرمود:
«كسى كه براى برادر مؤمنش در غياب او دعا كند، فرشتهاى از آسمان دنيا به او ندا مىدهد كه اى بنده خدا! صد هزار برابر آن دعا براى تو باد. و فرشتهاى از آسمان دوّم ندا مىدهد كه اى بنده خدا! دويست هزار برابر آن دعا براى تو باد. و فرشتهاى از آسمان سوم ندا مىدهد كه اى بنده خدا! سيصد هزار برابر آن براى تو باد و فرشتهاى از آسمان چهارم ندا مىدهد كه اى بنده خدا! چهار صد هزار برابر براى تو باد،
و فرشتهاى از آسمان پنجم ندا مىدهد كه اى بنده خدا! پانصد هزار برابر براى تو باد. و فرشتهاى از آسمان ششم ندا مىدهد كه اى بنده خدا ششصد هزار برابر براى تو باد. و فرشتهاى از آسمان هفتم ندا مىدهد كه اى بنده خدا! هفتصد هزار برابر براى تو باد، آنگاه خداوند تبارك و تعالى به او ندا مىدهد كه من آن بىنيازى هستم كه فقير و محتاج نمىشوم، اى بنده خدا! يك ميليون برابر برايت باد.»
📚منبع
عدةالداعی، ابن فهد حلی