ازدواج حضرت زهرا(س)
خواستگاران حضرت زهرا سلام الله علیها
آنچه مسلّم است این است که حضرت زهرا(سلام الله علیها) خواهان بسیار داشتهاند. زیرا از طرفی پدر ایشان چه قبل و چه بعد از بعثت از مردان شریف و بزرگ عرب و قریش بودهاند و از طرف دیگر شخصیت خود حضرت زهرا(سلام الله علیها) شخصیتی بسیار والا و بزرگ بود.
پیش از حضرت علی علیهالسلام افرادی مانند ابوبکر و عمر آمادگی خود را برای ازدواج با دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اعلام کرده بودند و هر دو از پیامبر یک پاسخ شنیده بودند و آن این که درباره ازدواج زهرا منتظر وحی الهی است.
📚منبع
طبقات، ابن سعد، ج ۸، ص ۱۱
سنن، نسائی، ج ۶، ص ۶۲
خواستگاری حضرت علی(ع) از حضرت زهرا(س)
در روایات شیعه و سنی آمده است که عمر و ابوبکر که از ازدواج با حضرت زهرا(س) نومید شده بودند امیرالمؤمنین را گفتند: تو به خواستگاری او برو! (۱)
در جایی دیگر روایت شده اصحاب و انصار رسول خدا(ص) با سعد معاذ رئیس قبیله اوس به گفتگو پرداختند و آگاهانه دریافتند که جز حضرت علی علیهالسلام کسی شایستگی ازدواج با حضرت زهرا علیهاالسلام را ندارد و نظر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز به غیر او نیست.
از این رو دسته جمعی در پی حضرت علی علیهالسلام رفتند و سرانجام او را در باغ یکی از انصار یافتند که با شتر خود مشغول آبیاری نخلها بود. آنان رو به علی کردند و گفتند: اشراف قریش از دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواستگاری کردهاند و پیامبر در پاسخ آنان گفته است که کار زهرا منوط به اذن خداست و ما امیدواریم که اگر تو (با سوابق درخشان و فضایلی که داری) از فاطمه خواستگاری کنی پاسخ موافق بشنوی و اگر دارایی تو اندک باشد ما حاضریم تو را یاری کنیم. (۲)
📚منبع
(۱) الریاض النضر، طبری، ج ۲، ص ۱۸۲
الغدیر، علامه امینی، ج ۳، ص ۲۰
(۲) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۴۴۱
چگونگی خواستگاری حضرت علی(ع)
ضحاک بن مزاحم نقل میکند:
از حضرت علی بن ابیطالب علیهالسلام شنیدم که در مورد مراسم خواستگاری از حضرت زهرا(س) میفرمود: «موقعی که من نزد پیامبر خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم رفتم و آن بزرگوار مرا دید خندید و فرمود:
یا اباالحسن! آیا برای حاجتی که داری نزد من آمدی؟ من قرابت و سبقت در اسلام و یاری کردن خود را از آن حضرت و جهادهایی که در راه خدا کرده بودم، برای آن حضرت شرح دادم.»
پیغمبر اکرم صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم فرمود: «یا علی راست میگویی، مقام تو بالاتر از این است که تذکّر دادی.»
گفتم: «یا رسول الله فاطمه زهرا را برایم تزویج نما.»
فرمود: «یا علی! قبل از تو چند نفر از مردان این تقاضا را داشتند ولی هر گاه من به فاطمه میگفتم اظهار بیمیلی میکرد شما چند لحظهای صبر کن تا من نزد او بروم و برگردم.» (۱)
پیامبر خدا نزد فاطمه رفت. فاطمه علیهاالسلام از جا برخاست و رداى پدر را گرفت و كفشهایش را درآورد و آبْ دست برایش آورد و دست و پاى او را شُست و سپس نشست. پس پیامبر خدا به او فرمود: «اى فاطمه!» پاسخ داد: «بلى، چه مىخواهید اى پیامبر خدا؟»
فرمود: «على بن ابى طالب، كسى است كه خویشاوندى و فضیلت و اسلامش را مىشناسى و من از خدا خواستهام كه تو را به ازدواج بهترینِ آفریدگانش و محبوبترینِ آنان در نزدش درآورد و على از تو خواستگارى كرده است. چه نظرى دارى؟»
فاطمه علیهاالسلام ساكت ماند و صورتش را برنگردانْد و پیامبر خدا، كراهتى در چهرهاش ندید.
پس برخاست در حالى كه مىگفت: «اللّه اكبر! سكوت او [نشانه]رضایت اوست». پس جبرئیل علیهالسلام نزدش آمد و گفت: «اى محمّد! او را به ازدواج على بن ابى طالب درآور كه خداوند ، این دو را براى هم پسندیده است.»(۲)
📚منبع
(۱) الأمالی، شیخ طوسی، ص ۳۹
بشارة المصطفى، طبری، ص ۲۶۱
(۲) همان
ازدواج حضرت علی(ع) با حضرت زهرا(س) به دستور خداوند
حضرت علی بن ابیطالب(علیهالسلام) روایت میکنند: پیامبر اکرم صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه به من فرمود: «یا علی! گروهی از مردان قریش راجع به فاطمه زهرا سلام الله علیها مرا مورد عتاب قرار دادند و گفتند: ما خواستگار فاطمه بودیم و تو نپذیرفتی اکنون او را به علی بن ابیطالب دادی.»
من گفتم: «به خدا قسم، من فاطمه را از شما رد نکردم و او را تزویج ننمودم بلکه خدا خواستگاری شما را نپذیرفت و فاطمه را برای علی تزویج کرد زیرا جبرئیل بر من نازل شد و گفت خدای تعالی میفرماید: اگر من علی را خلق نمیکردم از حضرت آدم به بعد شوهری که شایستهی فاطمه باشد در روی زمین نبود.»
📚منبع
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۲۸۸
هم کفو بودن امیرالمؤمنین(ع) با حضرت زهرا(س)
از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است که خطاب به على علیهالسلام فرمود: «لولاك یا على لما كان لفاطمه كفو على وجه الارض.»(۱)
«یا على اگر تو نبودى، فاطمه را بر روى زمین کفوی نبود.»
علامه حسن زاده آملی در شرح این روایت گفتهاند: نكاح بر كفائت است- كه باید مرد و زن كفو هم باشند- و مرد غیر معصوم را بر زنى كه صاحب عصمت است راهى نیست.(۲)
📚منبع
(۱) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۱۰۷
(۲) شرح فص حكمة عصمتیة فی كلمة فاطمیة، علامه حسن زاده آملی، ص ۱۷۸
بخشیدن پیراهن عروسی
پیامبر خدا(ص) برای شب عروسی فاطمه علیهاالسلام پیراهنی آماده ساخت و ایشان پیراهن دیگری نیز داشت که پوشیده و اصلاح شده بود. شب عروسی او بود که بینوایی درِ خانهی پیامبر آمد و از ایشان لباس طلبید. حضرت فاطمه سلام الله علیها برخاست و نخست پیراهن اصلاح شدهی خویش را در بستهای نهاد تا در راه خدا به او انفاق کند اما ناگهان آیهی شریفهی قرآن را به خاطر آورد که:
«لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون؛ شما به اوج نیکی و نیکوکاری نخواهید رسید مگر آنکه از آنچه دوست میدارید در راه خدا انفاق نمایید.»
لذا فاطمه(س) بازگشت و پیراهن عروسی خویش را از تن درآورد و به آن زن بینوا انفاق کرد و خود همان جامهی عادی خویش را پوشید. هنگامی که خواستند عروس گرانمایه را به خانهی امیرمؤمنان ببرند، فرشتهی وحی فرود آمد و پس از سلام بر پیامبر گفت:
«ای پیامبر خدا! پروردگارت درود نثارت میکند و به من دستور داده است که سلام و درودی گرم نثار «فاطمه» نمایم و به همراه من ارمغانی از لباسهای بهشت نیز که از دیبای سبز تهیه شده است برای او فرستاده است.»
📚منبع
فاطمه زهرا سلام الله علیها از ولادت تا شهادت، محمد کاظم قزوینی، ص ۱۹۹
عبادت در شب زفاف
در شب ازدواج، امام على(علیهالسلام)، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را نگران و گریان دید فرمود: «چرا ناراحتى؟»
پاسخ داد: «در پیرامون حال و رفتار خویش فكر كردم به یاد پایان عمر خویش و منزلگاه دیگر به نام قبر افتادم كه امروز از خانه پدر به خانه شما منتقل شدم و روزى دیگر از این جا به طرف قبر و قیامت خواهم رفت. در این آغازین لحظههاى زندگى تو را به خدا سوگند مىدهم كه بیا تا به نماز بایستیم تا باهم در این شب خدا را عبادت كنیم.»
📚منبع
نهج الحیاة(فرهنگ سخنان فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، محمد دشتی، ص ۳۵
ازدواج آسمانی
این صدا در همه جا پیچید که پیامبر میخواهد تنها دخترش را به همسری علیّ بن ابی طالب (علیهالسلام) درآورد.
علی بن ابی طالب دستش از مال و ثروت دنیا کوتاه بود و از معیارهای عصر جاهلی چیزی نداشت، اما وجودش از فرق تا قدم مملو از ایمان و ارزشهای اصیل اسلامی بود. هنگامی که تحقیق کردند معلوم شد رهنمون پیامبر (صلی الله علیه وآله) در این ازدواج مبارک تاریخی، وحی آسمانی بوده است، زیرا خودشان فرمودند:(۱)
«اتانِی مَلَکٌ فَقالَ: یا مُحَمَّدُ انَّ اللهَ یَقْرَأُ عَلَیْکَ السَّلامُ وَ یَقُولُ لَکَ: انِّی قَدْ زَوَّجْتُ فاطِمَةَ ابْنَتَکَ مِنْ عَلِیِّ بْنِ ابِی طالِب فِی الْمَلَا الْاعْلی، فَزَوِّجْها مِنْهُ فِی الْارْضِ(۲)؛ فرشتهای از سوی خدا آمد و به من گفت: خداوند بر تو سلام میفرستد و میگوید من دخترت فاطمه را در آسمانها به همسری علی بن ابی طالب درآوردم، تو نیز در زمین او را به ازدواج علی درآور.» (۳)
📚منبع
(۱) زهرا(ع) برترین بانوی جهان، آیةالله مکارم شیرازی، ص ۳۶
(۲) ذخائر العقبی، طبری، ص ۳۱
(۳) زهرا(ع) برترین بانوی جهان، آیةالله مکارم شیرازی، ص۳۷
زمان اعزام عروس به خانه داماد
در این هنگام، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) حضرت زهرا را به حضور طلبید. زهرا(علیهاالسلام)، درحالی که عرق شرم از چهرهاش میریخت، به حضور پیامبر(ص) رسید و از کثرت شرم پای او لغزید و نزدیک بود به زمین بیفتد
در این موقع پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) در حقّ او دعا کرد و فرمود: «أَقالَکِ اللّهُ الْعَثْرَهَ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَهِ؛ خدا تو را از لغزش در دو جهان حفظ کند.»سپس چهره زهرا(س) را باز کرد و دست او را در دست علی(ع) نهاد و به او تبریک گفت و فرمود: «بارَکَ لَکَ فِی ابْنَهِ رَسُولِ اللّهِ یا عَلیُّ نِعْمَتِ الزَّوْجَهُ فاطِمَهُ.»
سپس رو کرد به فاطمه(س) و گفت: «نِعْمَ الْبَعْلُ عَلِیُّ.»
آنگاه به هر دو دستور داد که راه خانه خود را در پیش گیرند وبه شخصیت برجستهای مانند سلمان دستور داد که مهار شتر زهرا(علیهاالسلام) را بگیرد و از این طریق جلالت مقام دختر گرامیش را اعلام داشت.
هنگامی که داماد و عروس به حجله رفتند، هر دو از کثرت شرم به زمین مینگریستند.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) وارد اطاق شد و ظرف آبی به دست گرفت و به عنوان تبرّک بر سر و بر اطراف بدن دخترش پاشید و سپس در حقّ هر دو چنین دعا فرمود: «اَللّهُمَّ هذِهِ ابْنَتِی وَ أَحَبُّ الْخَلْقِ إِلَیَّ اَللّهُمَّ وَ هذا أَخِی وَأَحَبُّ الْخَلْقِ إِلَیَّ اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ وَلِیّاً و…»(۱)
«پروردگارا! این دختر من و محبوبترین مردم نزد من است.
پروردگارا! علی نیز گرامیترین مردم نزد من است.
خداوندا! رشته محبت آن دو را استوارتر فرما.»
📚منبع
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۹۶
فروغ ولایت، سبحانی تبریزی، ص ۸۱
دعای پیامبر(ص) در حق عروس و داماد
على علیهالسّلام مىگوید: «رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم دخترش را به ازدواج من درآورد و آنگاه نزد من آمده دستم را گرفته و فرمود: با یاد و نام خدا برخیز و بگو: على بركة اللَّه، و ما شاء اللَّه، و لا قوّة إلّا باللَّه، و توكّلت على اللَّه؛ بر سفره بركت خدا مىنشینم و راضى مىشوم بر آنچه او بخواهد، همانا قدرت و قوّتى نیست مگر از جانب خدا، پس به او توكّل مىكنم و یارى مىطلبم.»
سپس مرا كنار فاطمه نشانید و گفت: «خداوندا! اینان محبوبترین مردم در نزد من مىباشند، پس آنان را دوست بدار و خیر و بركت به ذریه آنها عطا كن و آنان را از هر آسیبى حافظ باش. من آنها و نسلشان را از شرّ شیطان فریبكار به تو مىسپارم.»
📚منبع
زندگانی حضرت زهرا سلام الله علیها، آیةالله دستغیب (ترجمه جلد ۴۳ بحارالانوار)
بحار الانوار، علامه مجلسی، ص ۴۱۷
مهریه حضرت زهرا(س)
رسول اکرم(ص) پس از کسب اجازه از حضرت زهرا(س) به نزد امیرالمؤمنین علی(ع) آمدند و با لبی خندان گفتند: «یا علی! آیا برای عروسی چیزی داری؟» پاسخ داد: «یا رسول الله پدر و مادرم قربانت، شما از وضع من کاملاً اطلاع دارید. تمام ثروت من عبارت است از یک شمشیر، یک زره و یک شتر.»
فرمود: «تو مرد جنگ و جهادی و بدون شمشیر نمیتوانی در راه خدا جهاد کنی، شمشیر از لوازم و احتیاجات ضروری تو است. شتر نیز از ضروریات زندگی تو محسوب میشود، باید به وسیله آن آبکشی کنی و امور اقتصادی خود و خانوادهات را تأمین کنی و برای اهل و عیالت کسب روزی نمایی و در مسافرت بارت را بر آن حمل کنی، تنها چیزی که میتوانی از آن صرفنظر کنی همان زره است. منهم به تو سخت نمیگیرم و به همان زره اکتفا مینمایم.» (۱)
در روایات دو نوع مهریه برای حضرت زهرا(س) مشخص شده است:
مهریه عادی یا به تعبیری مهریهی زمینی: که همه زنان مسلمان دارند و دو نوع روایت در این مورد نقل میشود:
مهریه حضرت فاطمه(س) زرهای بود از نوع بسیار محکم که آن را زره شمشیرشکن میگویند و آن از پوست دبّاغی نشدهی قوچ و یا پوست بُز ساخته میشود و ارزش این زره چهارصد و به نقلی پانصد درهم بوده است. (۲)
مهریه حضرت زهرا(س) طبق روایات اسلامی پانصد درهم بوده است. (۳)
البته این دو روایت قابل جمع هستند و میتوان گفت در حقیقت مهر حضرت فاطمه(س) همان زره حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام بود که آن را به پانصد درهم فروختند.
مهریه آسمانی: رسول الله(ص) فرمودند: مهریه فاطمه سلام الله علیها در آسمان یک پنجم زمین تعیین شده، پس کسی که با بغض فاطمه و فرزندانش، تا قیامت روی زمین راه برود حرام است. (۴)
در روایتی دیگر از حضرت امام محمد باقر علیهالسلام روایت شده که فرمود: «مهریهی فاطمهی اطهر یک پنجم دنیا، یک سوّم بهشت، چهار نهر که عبارتند از: نهر فرات، نیل در مصر، نهروان و نهر بلخ.» (۵)
امیرمؤمنان به دستور پیامبر زره را فروخت و پول آن را به آن بزرگوار تقدیم داشت و پیامبر آن پول را به سه بخش تقسیم کرده، بخشی از آن را برای خریدن وسایل زندگی به عنوان جهیزیه، و بخش دیگر آن را برای تهیه عطریات عروسی قرار داد و سومین بخش آن را نزد «ام سلمه» سپرد تا به هنگام فرارسیدن شب عروسی آن را به امیرمؤمنان باز گرداند تا بتواند از میهمانان خویش پذیرایی کند.(۶)
📚منبع
(۱) زندگانی حضرت زهرا سلام الله علیها، آیةالله دستغیب (ترجمه جلد ۴۳ بحارالانوار)، ص ۴۰۹
(۲) همان، ص ۳۵۸
(۳) احقاق الحق، شوشتری، ج ۸، ص ۳۵۱
(۴) زندگانی حضرت زهرا سلام الله علیها، (ترجمه جلد ۴۳ بحارالانوار )، ص ۳۵۸
(۵) همان
(۶) فاطمه زهرا سلام الله علیها از ولادت تا شهادت، محمدکاظم قزوینی، ص ۱۸۹
ایراد خطبه ازدواج توسط پیامبر(ص)
پیامبر اکرم(ص) به حضرت علی(ع) دستور دادند تا مهاجر و انصار را در مسجد حاضر کنند تا در جمع آنان خطبه عقد ایشان و حضرت زهرا(س) را بخوانند و فرمودند:
«پروردگار عالم مرا امر کرد که تزویج کنم فاطمه را به على و هماکنون به قصد انشاء و به امر حق، فاطمه را به عقد ازدواج على درآوردم به مهر چهارصد مثقال نقره.» آنگاه رو کرد به على علیهالسلام و فرمود: «یا على آیا راضى هستى؟»
على(ع) از جاى خود برخاست گفت: «از خدا راضى و از رسول او خشنودم.» پس از آن رسول خدا(ص) در حق آنها دعا کرد و گفت: «خداوند مشکلات شما را برطرف نماید و شما را خوشبخت کرده و سعادتمند گرداند و بر شما مبارک باد این ازدواج با میمنت و فرزندان پاک و پاکیزه از شما به عمل آید.»
آنگاه از منبر پایین آمد و فرمود: «انما انا بشر مثلکم اتزوج فیکم و ازوجکم الا فاطمه فان تزویجها من السماء خطبة؛ من یک نفر همانند شما هستم به شما زن مىدهم و از شما زن مىگیرم، جز فاطمه که تزویج او در آسمان انجام گرفته است.»
و نقل شده که امیرالمؤمنین(ع) پس از آن چنین فرمود:
«الحمدالله شکراً لانعمه و ایادیه، و لا اله الا الله شهادة تبلغه و ترضیه و صلى الله على محمد صلوة تزلفه تحطیه، والنکاح مما امر الله عز و جل به و رضیه و مجلسنا هذا مما قضاه الله و اذن فیه و قد زوجنى رسولالله ابنته فاطمة و جعل صداقها درعى هذا، و قد رضیت بذلک فاسئلوه و اشهدوا.»
«سپاس و شکر خداوندى را سزا است که الطاف و نعمتهایش شامل حال همه بندگان است، پروردگارى نیست جز او و شهادت مىدهم بر وحدانیت ذات پاکش، شهادتى رسا و با اعتقادى کامل و درود و سلام حق بر محمد(ص)، درودى همواره و فراگیر و باقى، اما بعد، مجلس ما در مورد یکى از سنتهاى مقدس الهى تأسیس گردیده.
موضوع این مجلس، نکاح است که پروردگار بدان امر فرموده و رضا داده است و رسول خدا(ص) به فرمان خداوند متعال دخترش فاطمه(س) را بر من تزویج فرموده و مِهر او را این زره آهنین من قرار داده است، من نیز بدان رضا دادم. شما حاضران، این موضوع را از او بپرسید و شهادت دهید که دخترش فاطمه به همسرى من درآمده است.»
📚منبع
ناسخ التواریخ زندگانى حضرت فاطمه(س)، سپهر، ج ۱ ص۵۰
فاطمه الزهرا، عمادزاده، ص۲۷۶
ازدواجی که عقدش در ملکوت آسمانها بسته شد!
«عبدالرحمن بن عوف» به خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: اگر فاطمه را به همسری من درآوری یکصد شتر که بار همه آنها پارچههای گرانقیمت مصری باشد به اضافه ده هزار دینار طلا مهریه او میکنم!
پیامبر صلی الله علیه و آله از این خواستگاری زشت و بیمعنا چنان خشمگین شد که مشتی سنگریزه برداشت و به طرف عبدالرحمن پاشید و گفت: «تو گمان کردی من بنده پول و ثروتم که با پول و ثروت میخواهی بر من فخر بفروشی!»
مردم مدینه در این گفتگوها بودند ناگهان این صدا در همه جا پیچید که پیامبر صلی الله علیه و آله میخواهد تنها دخترش را به همسری علی بن ابی طالب علیهالسلام درآورد.
علی بن ابی طالب دستش از مال و ثروت دنیا کوتاه بود و از معیارهای عصر جاهلی چیزی نداشت، اما وجودش از فرق تا قدم مملو از ایمان و ارزش های اصیل اسلامی بود.
هنگامی که تحقیق کردند، معلوم شد رهنمون پیامبر صلی الله علیه و آله در این ازدواج مبارک تاریخی، وحی آسمانی بوده است، زیرا خودش فرمود:
«اتانِی مَلَک فَقالَ: یا مُحَمَّدُ انَّ اللَّهَ یقْرَأُ عَلَیک السَّلامُ وَ یقُولُ لَک: انِّی قَدْ زَوَّجْتُ فاطِمَةَ ابْنَتَک مِنْ عَلِی بْنِ ابِی طالِبٍ فِی الْمَلَأِ الْأَعْلی ، فَزَوِّجْها مِنْهُ فِی الْارْضِ.»
«فرشتهای از سوی خدا آمد و به من گفت: خداوند بر تو سلام میفرستد و میگوید: من دخترت فاطمه را در آسمانها به همسری علی بن ابی طالب درآوردم، تو نیز در زمین او را به ازدواج علی درآور.»
هنگامی که امیرمؤمنان علی علیهالسلام به خواستگاری فاطمه علیهاالسلام آمد، چهره مبارکش از شرم گلگون شده بود.
پیامبر صلی الله علیه و آله با مشاهده او شاد و خندان فرمود: «برای چه نزد من آمدی؟»
ولی امیرمؤمنان علی علیهالسلام به خاطر ابهت پیامبر صلی الله علیه و آله نتوانست خواسته خود را مطرح کند، و لذا سکوت کرد.
پیامبر صلی الله علیه و آله که از درون امیرمؤمنان علی علیهالسلام با خبر بود، چنین فرمود:
«لَعَلَّک جِئْتَ تَخْطِبُ فاطِمَةَ؟؛ شاید به خواستگاری فاطمه آمدی؟»
عرض کرد: «آری، برای همین منظور آمدم.»
پیامبر فرمود: «ای علی! قبل از تو مردان دیگری نیز به خواستگاری فاطمه آمدند، هر گاه من با خود فاطمه این مطلب را در میان مینهادم روی موافق نشان نمیداد، و اکنون بگذار تا این سخن را نیز با خود او در میان نهم.»
درست است که این ازدواج آسمانی است و باید بشود، اما شخصیت فاطمه علیها السلام خصوصاً، و احترام و آزادی زنان در انتخاب همسر عموماً ایجاب میکند که پیامبر صلی الله علیه و آله بدون مشورت با فاطمه علیهاالسلام اقدام به این کار نکند.
هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله فضایل امیرمؤمنان علی علیهالسلام را برای دخترش بازگو کرد و فرمود: «من میخواهم تو را به همسری بهترین خلق خدا در آورم، نظر تو چیست؟»
فاطمه که غرق در شرم و حیا بود سر به زیر انداخت و چیزی نگفت و سکوت کرد.
پیامبر صلی الله علیه و آله سر برداشت و این جمله تاریخی را که سندی است برای فقها در مورد ازدواج دختران باکره، بیان فرمود:
«اللَّهُ اکبَرُ! سُکوتُها اقْرارُها؛ خداوند بزرگ است! سکوت او دلیل بر اقرار اوست.»
و در پی این ماجرا عقد ازدواج بوسیله پیامبر صلی الله علیه و آله بسته شد.
📚منبع
تذکرة الخواص، ابن جوزی، ص ۳۰۶
ذخائر العقبی، طبری، ص ۳۱
ولیمه و محل زندگی حضرت زهرا(س)
بر اساس روایتی که شیخ طوسی در الامالی نقل شده، پیامبر(ص) و علی(ع) به تعداد زیادی از اصحاب ولیمه دادند. پیامبر گوشت و نان و علی خرما و روغن را تهیه کردند. پیامبر(ص) پس از ولیمه، دست فاطمه(س) را در دست علی(ع) گذاشت و برایشان دعا کرد و فرمود:
«ای علی! فاطمه خوب همسری است و به فاطمه فرمود: ای فاطمه! علی خوب شوهری است.» سپس آن دو را به خانه خودشان فرستاد و نزدشان رفت و دعا کرد که خدا نسلشان را مبارک گرداند.
بر اساس منابع تاریخی، خانه امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س)، چند روز پس از ازدواج به همسایگی پیامبر(ص) منتقل شد؛ چرا که دوری فاطمه برای پیامبر دشوار بوده است. پیامبر ابتدا به دنبال آن بوده که آن دو را در خانه خود جای دهد، اما حارثة بن نعمان از صحابه، خانه خود را که در همسایگی پیامبر بود، در اختیار او گذاشت تا خانه علی و فاطمه باشد. (۱)
همچنین بنابر نقل شیخ طوسی در کتاب امالی، امام علی(ع) به فرمان پیامبر(ص) زره خود را فروخت. پیامبر(ص) مقداری از پول آن را به بلال حبشی داد تا برای فاطمه عطر تهیه کند. سپس باقیمانده آن را برای تهیه وسایل مورد نیاز زندگی، به ابوبکر داد که به همراهی عمار یاسر و چند تن از صحابه جهیزیه را تهیه کنند و آنها نیز زیر نظر ابوبکر، آنچه را لازم بود خریدرای کردند.
از جمله موارد جهیزیه حضرت فاطمه، پیراهنی بود که حضرت زهرا شب عروسی خود در پی تقاضای زنی مستمند، به او بخشید و خود به لباسی مستعمل اکتفا کرد. (۲)
📚منبع
(۱) امالی، شیخ طوسی، ص ۴۱
شرح احقاق الحق، شوشتری، ج ۱۰، ص ۴۰۱
(۲) امالی، شیخ طوسی، ص۴۲
الطبقات الکبری، ابنسعد، ج ۸، ص ۱۸
خواستگاری از فاطمه(س)
بر اساس منابع، قبل از خواستگاری حضرت علی(ع)، چند تن از صحابه مانند ابوبکر بن ابیقُحافه و عُمر بن خطاب از فاطمه خواستگاری کرده بودند. پیامبر(ص) در پاسخ آنها، ازدواج فاطمه را به دست خدا میدانست.
بر پایه روایتی که در امالی شیخ طوسی از امام علی(ع) نقل شده است امام علی(ع) از پیامبر(ص)، فاطمه را خواستگاری کرد، پیامبر نتیجه را به نظر فاطمه موکول کرد. فاطمه در پاسخ پیامبر، سكوت کرد و پیامبر سکوت فاطمه را دلیل بر رضايتش دانست.
پس از اين جریان جبرئیل بر پیامبر نازل شد و از او خواست فاطمه را به ازدواج على در بیاورد، زيرا خدا راضى است که زهرا براى على و على براى زهرا باشد. پس از ازدواج حضرت علی با فاطمه برخی از مهاجران که پیشتر از فاطمه خواستگاری کرده بودند، از پیامبر گلایه کردند، پیامبر(ص) در پاسخ آنها ازدواج علی و فاطمه را بهدستور خدا دانسته بود.
📚منبع
الطبقات الکبری، ابنسعد، ج۸، ص۱۶
امالی، شیخ طوسی، ص۴۰
تاریخ، یعقوبی، ج۲، ص ۴۱