دستان اسرای کربلا را به گردن هایشان بسته بودند

دستان اسرای کربلا را به گردن هایشان بسته بودند؛ المزار الکبیر فی زِیارَةِ النّاحِيَةِ: رُفِعَ عَلَي القَنا رَأسُکَ و سُبِىَ أهلُکَ كَالعَبيدِ و صُفِّدوا فِى الحَديدِ فَوقَ أقتابِ المَطِيّاتِ، تَلفَحُ وُجوهَهُم حَرُّ الهاجِراتِ، يُساقونَ فِى البَرارى وَ الفَلَواتِ، أيديهِم مَغلولةٌ إلَى الأَعناقِ، يُطافُ بِهِم فِى الأَسواق. المزارالکبیر در "زیارت ناحیه مقدّسه": «سرت را بر نیزه کردند و...

گریز روضه حضرت رقیه(س)، شرح حال یوسف (ع) به یعقوب (ع)

گریز روضه حضرت رقیه(س)، شرح حال یوسف (ع) به یعقوب (ع)؛   بعد از آنکه یعقوب(ع) به وصال یوسف(ع) رسید به او گفت سرگذشت خود را برایم بگو. آن حضرت امتناع کرد که ای پدر تو را تاب شنیدن نیست. گفت: اگر همه را نمی‌گویی بعضی از آنها را بگو. یوسف گفت: ای پدر! بعد از آنکه برادران با شمشیر به من روی آوردند بدنم به لرزه درآمد از ترس گریختم و به زیر دامن یهودا (یکی از برادران) پناه بردم تا ...

گریز مصیبت حضرت رقیه(س)؛ حضرت زهرا(س) و پرستاری پدر

گریز مصیبت حضرت رقیه(س) حضرت زهرا(س) و پرستاری پدر؛ در جنگ احد هفتاد نفر از مسلمین به شهادت رسیدند و بسیاری مجروح شدند. یکی از مجروحین شخص پیامبر اسلام(ص) بود. دندان‌های جلوی پیامبر(ص) شکست و آنچنان به او ضربه زدند که کلاه خود آهنی که در سرش بود خورد شد. بعد از جنگ وقتی پیامبر(ص) به مدینه بازگشت فاطمه زهرا(س) به استقبال پدر رفت آب حاضر کرد و خون سر و صورت پیامبر(ص) را می‌شست امام عل...

گریز روضه حضرت رقیه س. . .

گریز روضه حضرت رقیه (س)؛ گریه‌ام برای یتیمان اوست در جنگ احد بسیاری از رزمندگان اسلام به شهادت رسیدند.‌ رسول خدا(ص) وقتی به شهر مدینه رسید زنان گریه کنان به استقبال آنها شتافتند در این وقت زینب دختر جحش به محضر پیامبر گرامی(ص) رسید. پیغمبر(ص) فرمودند: «صبور باش و پایدار» گفت برای چه؟ فرمود: «در مورد شهادت برادرت عبدالله». گفت: شهادت برای او گوارا و مبارک باد. فرمود: «صبر کن». گ...

داستان شهادت رقیه س از کتاب المنتخب مرحوم طریحی

داستان شهادت رقیه س از کتاب المنتخب مرحوم طریحی؛ قابل توجّه است که این متن، نخستین منبع شناخته ‏شده ‏اى است که «حضرت رقیه»را سه‏ ساله معرّفى کرده است. همچنین، نخستین منبعى است که به تفصیل، سخن گفتن وى را با امام علیه السلام مطرح کرده است؛ امّا چیزى در باره نام او نمى‏ گوید. شرح روضه ... فقالت: ما هذا الرّأس ؟ قالوا لها: رأسُ أبيك. فرفعته من الطّشت حاضنة له وهي تقول: يا أبتاه ! ...

قدیمی ترین سند وجود حضرت رقیه (س)

قدیمی ترین سند وجود حضرت رقیه (س)؛ از قديمترين مأخذی كه در خيل فرزندان رنجديده و ستم كشيده سالار شهيدان عليه السلام دركربلا از وجود دختری موسوم به رقيّه عليهاالسلام دركنار سكينه عليهاالسلام خبر می دهد، قصيده سوزناك سيف بن عَميره، صحابی بزرگ امام صادق عليه السلام است. سيف بن عَميره نخعی كوفی، از اصحاب بزرگوار امام صادق و امام كاظم عليهماالسلام و از راويان برجسته و مشهور شيعه است كه ...

وجود حضرت رقیه (س) در اسناد قدیمی

وجود حضرت رقیه (س) در اسناد قدیمی؛ مدارک تاریخی پیش از سنه ی ۹۷۳ هجری قمری هم به وجود این علیا مخدره اشاره کرده اند. مورخ خبیر و ناقد بصیر عماد الدین حسن بن علی بن محمد طبری، معاصر خواجه نصیر الدین طوسی، در کتاب پر ارج کامل بهایی نقل می کند که زنان خاندان نبوت علیهم السلام در حال اسیری حال مردانی را که در کربلا شهید شده بودند بر پسران و دختران ایشان پوشیده می داشتند و هر کودکی را وعد...

فرزندان امام حسین علیه السلام

فرزندان امام حسین علیه السلام؛ در کتاب الارشاد شیخ مفید؛ شش فرزند برای آن حضرت ذکر شده که چهار پسر و دو دختر می باشند و دختر آخر فاطمه بنت الحسین علیهما السلام که مادرش امّ اسحق سلام الله علیها دختر طلحه ابن عبدالله است و بعضی ایشان را همان رقیه سلام الله علیها می دانند.(۱) امّا علی ابن عیسی اربلی؛ در کشف الغمه و کمال الدین گفته اند اولاد حسین علیه السلام ده تن بوده شش پسر و چهار د...

حضرت رقیه

کرامات حضرت رقیه( س)

در راستای کرامات حضرت رقیه (س) حاج میرزا علی محدث زاده فرزند حاج شیخ عباس قمی می فرماید: به بیماری حنجره مبتلا شدم تا جایی که سخنرانی کردن برایم ممکن نبود پس از معاینه پزشک متخصص، مشخص شد که بعضی از تارهای صوتی ام از کار افتاده و بیماری لاعلاجی است. پزشک دستور استراحت داد و گفت تا چند ماه سخنرانی نکنم و کسی با من صحبت نکند و اگر خواسته ایی دارم آن را بنویسم، بسیار ناراحت شدم و به شدت احساس د...

حضرت رقیه

شهادت غم انگیز حضرت رقیه(س)

شهادت غم انگیز حضرت رقیه(س) پرسید: عمه! پدرم کجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی نمود، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند. خبر را به یزید رساندند، د...

Template Design:Dima Group