شهادت حضرت حمزه(ع)
اندوه پیامبر(ص) در شهادت حضرت حمزه(ع)
در جنگ اُحد خبر شهادت حمزه عموی رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تأثیری شگرف بر قلب و روح آن حضرت گذاشت، زیرا یکی از بزرگترین مدافعان مکتب توحید و حامیان راستین خویش را از دست داده بود.
حلبی در سیره خود مینویسد: پیامبر چون حمزه را یافت، گریست و چون از مثلهکردن او آگاهی یافت با صدای بلند گریه سر داد.
این گریه و ناله از سوی آن حضرت برای عزای عمویش حمزه آنقدر شدید بودهاست که ابنمسعود میگوید:
ندیدیم پیامبر بر کسی گریه کند، آنگونه که با شدّت در شهادت عمویش حمزه اشک میریخت، بدن حمزه را به طرف قبله قرار داد، سپس کنار آن قرار گرفته و با صدای بلند گریه کرد تا حال غش به آن حضرت دست داد و خطاب به جسد عمویش میفرمود:
«ای عموی پیامبر خدا، ای حمزه! ای شیر خدا و شیر پیامبر خدا، ای حمزه! ای کسیکه کارهای نیکو انجام میدادی، ای حمزه! ای کسیکه سختیها و مشکلات را برطرف میکردی، ای حمزه! ای کسیکه سختیها را از رسول خدا دور میکردی.»
📚منبع
ذخائر العقبی، محبالدین طبری، ص ۱۸۱
جریان گریه رسول خدا(ص) بر حمزه(ع)
رسول خدا(ص) در بازگشت از اُحد، از خانههای مردم مدینه صدای گریه و بکاء و نوحه بر شهدا و کشتهگان خودشان را شنیدند. چشمان رسول خدا(ص) پر از اشک شد و فرمود: «عمویم حمزه گریه کن ندارد.»
فبَکَی ثُمَ قالَ لکِن حَمزه لا بَواکِیَ له
و چون سعد بن معاذ و اسید بن حضیر به خانههای بنیعبدالاشهل بازگشتند زنانشان را امر کردند تا غم واندوه خود را در سینهها حبس کنند و ابتدا برای عموی رسول خدا(ص) عزاداری کنند.
📚منبع
تاریخ طبری، طبری، ج۴۷، ص۱۹۶
السیره النبویه لابنهشام، عبدالملک بن هشام، ج۲، ص۹۹
البدایه والنهایه، ابن کثیر، ج۴، ص۴۷
سیدالشهدا بودن حضرت حمزه در بیان امام حسن مجتبی(ع)
امام حسن مجتبی علیهالسلام نیز در ضمن سخنرانی تاریخی خود که بعد از صلح با معاویه در کوفه و در حضور جمعیت زیادی از مردم و معاویه انجام داد، بعد از حمد و ثنای الهی و شهادت به وحدانیت خدای سبحان و رسالت خاتم انبیاء، به معرفی اجمالی اهلبیت علیهمالسلام و برخی از فضایل بیشمار امیرالمؤمنین علیهالسلام پرداخت و درباره حضرت حمزه فرمود:
«خدای سبحان از بین شهداء، حمزه را سید و آقای شهیدان قرار داد. رسول خدا صلی الله علیه و آله از بین شهدایی که با حمزه شهید شده بودند، تنها برای حمزه هفتاد تکبیر در نماز گفت.»
* پس از واقعه عاشورا، امام حسین علیهالسلام، سیدالشهداء هستند
📚منبع
الأمالی، شیخ طوسی، ص ۵۶۳
رفتن حضرت زهرا(س) به زیارت قبر حمزه(ع) و ساختن تسبیح از تربت او
طبق روایتی از امام صادق علیهالسلام، حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها هر صبح شنبه به زیارت قبور شهدای احد به خصوص قبر مطهر حمزه سیدالشهدا میرفت و برای او طلب رحمت و مغفرت میکرد. همچنین حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها برای شمارش تسبیح معروفش (۳۴ اللهاکبر، ۳۳ الحمدلله و ۳۳ سبحانالله)، در ابتدا از نخ پشمینهای که گرههایی در آن ایجاد کرده بود، استفاده میکرد و بعد از شهادت حضرت حمزه، از تربت قبر او تسبیحی ساخت و تسبیحش را انجام میداد.
📚منبع
روضةالمتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محمدتقی مجلسی، ج۲، ص۱۷۷
افتخار امام سجاد(ع) به حضرت حمزه(ع)
امام سجاد علیهالسلام هنگامیکه همراه با اهلبیت پدرش در شام به اسیری بهسر میبرد، وقتی یزید برای جشن پیروزی مجلس بزرگی تشکیل دادهبود، خطیبی به دستور او بالای منبر رفت و به امیرالمؤمنین علیهالسلام و فرزندش امام حسین علیهالسلام سب و ناسزا گفت و معاویه و یزید را مدح و تمجید کرد. امام سجاد علیهالسلام با فریاد بر آن خطیب فرمود:
«خشنودى مخلوق ناتوان را به خشم خداى توانا خریدى! پس، جایگاه خود را در آتش دوزخ آماده ساختی.» بعد اجازه منبر رفتن و ایراد خطبه از یزید گرفت.
حضرت وقتی بالای منبر قرار گرفت، بعد از حمد و ثنای الهی و معرفی خود، در یکی از فرازهای خطبه تاریخی و تحولآفرین خود، به افتخارات و فضایل اختصاصی اهلبیت علیهمالسلام اشاره کرد و یکی از فضایل خود را حضرت حمزه برشمرد و فرمود:
«اى مردم! خداى سبحان بر ما خاندان رسالت منت نهاده و ما را بهوسیله هفت نفر بر همگان برترى بخشیده است و این هفت نفر عبارتاند از: حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله؛ صدیق (نخستین ایمانآورنده به آن حضرت، امیرمؤمنان علی علیهالسلام)؛ جعفر طیّار، شهید راه عدالت و آزادى؛ شیر شجاع حق و شیر پیامبر خدا، حضرت حمزه؛ دو فرزند ارجمند پیامبر اکرم، امام حسن و امام حسین علیهمالسلام و مهدی موعود عجلالله، آخرین امید و بزرگ اصلاحگر زمین و زمان در واپسین حرکت تاریخ. این بزرگواران همه از خاندان ما هستند.»
📚منبع
بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۴۵، ص ۱۳۷
نام بردن امام حسین(ع) از حمزه و انتساب خودش به او در روز عاشورا
اباعبداللهالحسین علیهالسلام در روز عاشورا دو بار از حمزه با عنوان سیدالشهدا نام برده و در معرفی خود، خودش را به او منسوب میکند. یک بار در خطبهای که برای لشکریان عمرسعد خواند، ضمن معرفی خویش فرمود:
«آیا حمزه سیدالشهدا عموی پدرم نیست؟»
بار دیگر نیز در برابر لشکریان کوفه و شام برای اتمام حجت، خودش را معرفی کرد و در آن شرایط سخت و حساس از حمزه نام برد و او را به عنوان یکی از شاخصها و استوانههای خاندان و تبار خود برشمرد و فرمود: «شما را به خدا سوگند، آیا میدانید که سید و آقای شهیدان حمزه، عموی پدر من است؟» آنها گفتند بله، به خدا!
* پس از واقعه عاشورا، امام حسین علیه السلام، سیدالشهداء هستند
📚منبع
الامالی، شیخ صدوق، ص۱۵۹