درباره امام جواد(ع)
بازگشت امام جواد(ع) از بغداد به مدینه
به بغداد رفته بودم. در آن زمان امام محمدتقی(ع) نیز در بغداد بود و نزد خلیفه در نهایت جلال و شکوه و آسایش زندگی میکرد. پس از دیدن آن همه نعمت و رفاه با خود گفتم: دیگر امام جواد به مدینه باز نخواهد گشت. چه کسی این مقام و جلال و نعمتهای این چنینی را رها کند؟! تا این خیال در خاطرم گذشت، دیدم امام سربه زیر افکند و پس از چند لحظه سر بلند کرد و در حالی که رنگ چهره اش زرد شده بود، فرمود:
«نان جو با نمک نیم کوب در حرم رسول خدا(ص)، از آنچه در اینجا میبینی، نزد من بهتر است.» (۱)
در برخی روایات آمده است مأمون اصرار داشت امام جواد(ع) در بغداد بماند، ولی آن حضرت سکونت در مدینه را ترجیح میداد.
ازاین رو، به بهانه شرکت در مراسم حج، با همسرش امفضل از بغداد به سوی مکه رهسپار شد و سپس به مدینه بازگشت و حدود ۵ یا ۱۵ سال در مدینه سکونت کرد.
در این زمان که امام جواد(ع) از سلطه حکومت مأمون دور بود، به تربیت شاگرد و گسترش حوزه علمیه پدرانش و پاسداری از فرهنگ و خط فکری تشیع و نگهداری از شیعیان پرداخت و ماندن در حرم رسول خدا(ص) را به زرق وبرق و زندگی مرفه بغداد ترجیح داد.(۲)
📚منبع
(۱) زندگانی امام محمد تقی(ع)، عمادزاده؛ منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ص ۱۷
(۲)نگاهی به زندگانی امام جواد(ع)، محمد محمدی اشتهاردی، ص ۶۰،۶۱
شیعه خالص؟! بگو من از دوستان شمایم
مردی به محضر امام جواد ـ عليهالسلام ـ شرفياب شد در حاليكه خيلی شاد و سرحال بود، امام علت شادمانی را از او پرسيد.
عرض كرد ای پسر رسول خدا! از پدرت شنيدم كه میفرمود: «شايسته ترين روزی كه انسان بايد شادمان باشد روزی است كه او را صدقات و نيكی به نفع برادران دينی از جانب پروردگار نصيب شده باشد.»
امروز ده نفر از برادران دينیام بر من وارد شدند، همه بی بضاعت و گرفتار، آنها را پذيرايی كردم و به هر يک مقداری كمک نمودم. از اين جهت خوشحال هستم.
امام ـ عليهالسلام ـ فرمودند: «به جان خودم سوگند كه تو را اين شادمانی شايسته است به شرط اينكه آن عمل را نابود نكرده باشی و يا بعد از اين نابود نكنی.»
عرض كرد: چگونه از بين ببرم با اينكه از شيعيان خالص شما میباشم.
فرمود: «هم اكنون نابود كردی.» پرسيد با چه خبر؟ فرمود: «اين آيه را بخوان؛ وَلا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْاِذی.»
«صدقه های خود را با منت نهادن و آزار كردن باطل نكنيد.»
عرض كرد: من به آنهايی كه كمک كردم نه منت گذاردم و نه آزاری رساندم. فرمود: «منظور هر نوع اذيتی است، در نظر تو آزردن آنهايی كه كمک كردهای مهمتر است يا آزردن فرشتگانی كه مأمور تو هستند و يا آزردن ما؟!»
جواب داد: آزردن شما و فرشتگان.
امام فرمود: «براستی مرا آزردی و صدقه خود را باطل كردی!»
پرسيد: با چه كاری؟ فرمود: «با همين سخنت كه گفتی چگونه باطل كنم در حاليكه از شيعيان خالص شمايم.
آيا می دانی شيعه خالص ما كيست؟»
با تعجب گفت: نه! فرمود: «سلمان، ابوذر، مقداد و عمار، تو خود را با چنين اشخاصی برابر دانستی، آيا با اين سخن فرشتگان و ما را نيز نيازردی؟»
عرض كرد: اَستَغْفِرُ الله وَ اَتُوبُ اِلَيْهِ ، ای پسر رسول خدا! پس چه بگويم؟
فرمود: «بگو من از دوستان شمايم و دشمن دشمنانتان و دوست دوستانتان هستم.»
عرض كرد: همين را میگويم و همينطور نيز هستم و از آنچه گفتم كه به واسطه نپسنديدن خدا مورد پسند شما و فرشتگان نيز نبود توبه كردم.
امام جواد ـ عليهالسلام ـ فرمود: «اكنون ثوابهای از بين رفته صدقهات بازگشت نمود.»
📚منبع
کلمه طیبه، نوری طبرسی، ص۲۶۴
برای رفع مشکلات مادی به امام جواد(ع) توسل کنید
یکی از توصیه های آیت الله سید عبدالکریم کشمیری، توسل به حضرت جوادالائمه (علیهالسلام) بود.
بسیار دیده و شنیده شد که افراد برای امور مادی، مانند خرید خانه و ماشین و رزق و ازدواج، از وی راهنمایی میخواستند.
آن بزرگوار میفرمود:
«سوره یس بخوانید و ثواب آن را به امام جواد(علیهالسلام) تقدیم کنید، حاجت شما را خواهند داد. گاه امر میکرد صلوات برای حضرتش هدیه کنند و آن را در توسل به این امام کریم مجرّب میدانست»
📚منبع
روح و ریحان، صداقت، ص ۹۳