شرح دعای روز سوم ماه مبارک رمضان
متن دعای روز سوم ماه مبارک رمضان
اَللّهُمَّ ارْزُقني فيهِ الذِّهْنَ وَالْتَّنْبِيه وَ باعِدْني فيهِ من السّفاهةِ والتّمْويهِ واجْعَل لي نصيباً مِنْ كلّ خَيْرٍ تُنزِلُ فيهِ بِجودِكَ يا أجْوَدَ الأجْوَدينَ.
خدايا! در اين روز به من هوش و هوشياری نصيب فرما و از سفاهت و نادانی وکارهای باطل دور گردان و از هر چيزی که در اين روز نازل میفرمايی مرا نصيبی ببخش به حق جود و بخششت ای بخشندهترين بخشندگان.
شرح دعای روز سوم
يكی از چيزهاییكه در روز سوم ماه مبارك رمضان از خدا میخواهيم، «هوش» است. اگر چه اغلب ما اين چنين میپنداريم كه هوش و مقدار آن خدادادی بوده و قابل افزايش نيست، اما در آثار دينی ما برای تقويت اين قوه و استفاده درست از آن سفارش شدهاست.
مثل مضمون اين دعا که به ما میفهماند با دعاكردن میتوانيم از خدا بخواهيم كه هوش ما را زياد كند و بهره ما را از اين نعمت الهی افزايش دهد. از هوش نيز همانند عقل و علم و بسياری از نعمتهای ديگر بايد در مسير كسب رضای خدا استفادهکرد.
پيامبر اكرم(ص) فرمودند: «مؤمن، زيرك و باهوش و هشيار است.» (ميزان الحکمه، ج 1، ص457) و در روايتی از حضرت اميرالمومنين علی(ع) نيز نقل است كه فرمودند: «ارزش انسان به هوش اوست، نه به شكل و شمايلش؛ ارزش انسان به همت اوست، نه به مال و اندوختهاش.» (همان، ج1، ص497)
باز از آن حضرت نقل شده كه فرمودند: «پرخوری، حكمت را تباه میكند و شكمبارگی، هوش و ذكاوت را میبَرَد.»(غررالحکم، ص651)
در فراز ديگری از دعای روز سوم ماه مبارك رمضان از خداوند متعال میخواهيم كه ما را از سفاهت و نادانی دور گرداند. سفاهت يا نادانی يكی از تعابيریاست كه مثل جهل و حماقت در مقابل عقل و علم و دانایی به كار میرود. در اين زمينه هم احاديثی در دستاست كه به چند نمونه از آنها اشاره میكنيم:
امام باقر(ع) فرمودند: «هركس كه مُسْكِر (مست كننده) میخورد، سفيه و نادان است.» (ميزان الحکمه، ح 8832)
امام صادق(ع) نيز فرمودند: «آدم سفيه به زيردست خود زور میگويد و در برابر بالا دست خود زبون است.» (همان، ح 8833)
ايشان در حديثی ديگر میفرمايند: «با بیاعتنایی به سفيه و ندادن جواب او با وی مقابله كن تا مردم جانب تو را بگيرند، زيرا كسیكه جواب سفيه را بدهد و مقابله به مثل كند، هيزم روی آتش نهادهاست.» (ميزان الحکمه، ح8839)
خواسته ديگر ما در اين دعاُ بهرهمندی از تمام خيرات است. «خير» از واژگان اسلامیاست كه در قرآن و روايات برای آن مصاديق فراوانی بيان شده و از بسياری امور الهی و خوب به «خير» تعبير شدهاست و در ادعيه به ما آموختهاند كه تمام خيرها را از خداوند مسألت كنيم تا او به جود بیپايانش به ما عطا نمايد.
امام زينالعابدين(ع) در دعاییكه به ابوحمزه ثمالی آموختند و خواندن آن در سحرهای ماه مبارك رمضان بسيار سفارش شدهاست از خداوند چنين درخواست میفرمايد:«اَسْئَلُكَ يا رَبِّ مِنَ الخَيْرِ كُلِّهِ ما عَلِمْتُ مِنْهُ و ما لَمْ اَعْلَمْ؛ خدايا هرچه خير است از تو میخواهم؛ آنچه را كه میدانم و آنچه را كه نمیدانم.» و در بخش ديگری از همين دعا با عبارت «وَ اَلْهِمْني الْخَيْرَ وَالْعَمَلَ بِهِ؛ خير را به من الهام كن و توفيق عمل به خير را به من بده.» از خداوند درخواست «خير» میفرمايد. (مفاتيح الجنان، ص322)
همانگونه که قبلاً اشاره شد در قرآن و روايات مصاديق گوناگونی براي «خير» بيان شدهاست. برای نمونه، قرآن كريم از «حكمت» به «خير» تعبير كردهاست. آنجا كه میفرمايد: «وَ مَنْ يُؤْتَ الحِكْمَةَ فَقَد اُوتِيَ خَيْراً كثيراً؛ به هركس كه حكمت دادهشود، همانا خير فراوان به او داده شدهاست.» (سوره مبارکه بقره، آيه 269)
در سوره مبارکه نحل از خود قرآن هم تعبير به «خير» شدهاست: «وَ قيِلَ لِلَّذينَ اتَّقَوْا ماذا اَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالوُا خَيْراً؛ به اهل تقوا گفتهشد كه پروردگار شما چه چيزی را نازلكرد و آنها در جواب گفتند: خير را.» (سوره مبارکه نحل، آيه 30)
درآيه 103 سوره مبارکه بقره به پاداش الهی نيز «خير» اطلاق شدهاست. خداوند در اين آيه میفرمايد: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ امَنوُا واتَّقَوْا لَمَثوبَةٌ مِنْ عِنْدِالله خَيْرٌ لَو كانُوا يَعْلَمُونَ؛ اگر آنها ايمان میآوردند و پرهيزكاری میكردند، پاداشی كه نزد خداست برای آنان خير بود، اگر آگاهی داشتند.» (سوره مبارکه بقره، آيه103)
آنچه مهماست اينكه ما تمام خير و مصداقهای آن را از خداوند مسألت كنيم و از آن منبع خير بخواهيم كه ما را از اهل خير قراردهد.
حسن ختام شرح دعای اين روز، ذکر اين مطلباست که محوريت «خير» در عالم هستی، وجود نورانی ائمه هدی، اهلبيت عصمت و طهارت عليهمالسلام هستند. در زيارت جامعه کبيره میخوانيم: «اِنْ ذُكِرَ الخَيْرُ كُنْتُمْ اَوَّلَهُ وَ اَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ و مَعْدِنَهُ و مَاْويهُ وَ مُنْتَهاهُ؛ اگر از خير نام بردهشود، شما آغاز آن و اصل آن و شاخه آن و معدن و جايگاه و نهايت آن هستيد.»
📚منبع
برگرفته از کتاب تا آسمان، دکتر حسین محمدیفام