غسل و کفن حضرت زهرا (س)

غسل و کفن حضرت زهرا (س)

ماجرای غسل و كفن پیکر مطهر حضرت زهرا (س)

چون شب فرارسيد، علی (ع) جنازه را غسل داد، هنگام غسل هيچكس حاضر نبود جز حسن و حسين (ع)، زينب، ‌ام كلثوم، فضّه و اسماء بنت عُميس.
اسماء می‌گويد: فاطمه (س) به من وصيّت كرد كه هيچكس جز علی (ع) و من او را غسل ندهد، من علی (ع) را در غسل دادن جنازه فاطمه (س) كمک كردم.
روايت شده علی (ع) هنگام غسل فاطمه(س) می‌گفت: «خدايا فاطمه (س) كنيز تو و دختر رسول و برگزيده تو است. خدايا حجّتش را به او تلقين كن و برهانش را بزرگ بدار و درجه اش را عالی كن و او را با پدرش محمد (ص) همنشين گردان.»

علی (ع) جنازه را بر سرير (شبيه تابوت) نهاد و به امام حسن (ع) فرمود: «به ابوذر خبر بده بيايد.»

او ابوذر را خبر كرد و آمد و با هم جنازه را تا محل نماز حمل كردند، حسن و حسين (ع) همراه علی (ع) بودند، آنگاه علی (ع) بر جنازه، نماز خواند.
از حضرت علی(ع) روایت شده: وقتی كه خواستم بندهای كفن را ببندم صدا زدم:
«ای اُمّ كلثوم، ای زينب، ای سكينه، ای فضّه، ای حسن و ای حسين هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ اُمِّكُمْ…:» «بيایيد و از ديدار مادرتان توشه برگيريد، كه وقت فراق و لقای بهشت است.»

حسن و حسين (ع) آمدند و با آه و ناله می‌گفتند:
«واحَسْرَتاهُ! لا تُنْطَغی اَبَداً مِنْ فَقْدِ جَدِّنا مُحَمَّدُ الْمُصْطَفی وَ اُمُّنا فاطِمَةُ الزَّهْراءِ…» «آه! چه شعله حسرت و اندوهی كه هرگز خاموش شدنی نيست، برای فقدان جدّمان محمد مصطفی (ص) و مادرمان فاطمه زهرا (س)، ای مادر حسن! و ای مادر حسين! وقتی كه با جدّمان ملاقات كردی سلام ما را به او برسان و به او بگو: ما بعد از تو در دنيا يتيم مانديم.»

 

📚منبع
بیت الاحزان، شیخ عباس قمی، ص۲۵۶

 

 

 

مراسم غسل و کفن حضرت فاطمه (س)

امیرمؤمنان(ع) غسل آن حضرت را شروع نمودند. امام صادق(ع) فرموده اند: «از آنجا که فاطمه(س)، صدیقه بودند، نباید جز صدیق شخص دیگری او را غسل می‌داد همانگونه که مریم را عیسی(ع) غسل داد.»(۱)
و نیز فرمودند: «امیرمؤمنان(ع) آن حضرت را در مرتبه‌ی اول سه بار و در مرتبه‌ی دوم پنج بار با آب شست و شو دادند. در آخرین مرحله مقداری کافور قرار دادند.»

در هنگام غسل می‌فرمودند: «خداوندا! این کنیز تو، دختر رسول و بر گزیده‌ی آفریدگار است. خداوندا، حجتش را به او تلقین فرما و برهانش را تقویت نما، بر درجه و مقامش بیفزا و بین او و محمد(ص) جمع فرما.» (۲)
پس از پایان غسل، آن حضرت را از زیادی حنوط رسول خدا(ص)که جبرئیل از بهشت آورده بود حنوط کردند. رسول خدا(ص) فرمودند:

«یا علی و یا فاطمه(ع) این حنوط بهشت است که جبرئیل آن را به من داده است به شما سلام می‌دهد و می‌گوید: آن را تقسیم کنید و قسمتی را هم برای من جدا کنید.»

حضرت فاطمه(س) فرمودند: «ثلث آن برای شما و درباره‌ی بقیه آن هم علی(ع) نظر بدهد.»
رسول خدا(ص)گریستند و فاطمه(س) را در آغوش کشیدند و فرمودند: «تو دختر موفق، رشید، هدایت یافته‌ای هستی.»
سپس فرمودند: «یا علی درباره‌ی بقیه ی آن نظرت را بگو.»

فرمودند: «نصف آن برای او (فاطمه)، نصف دیگر برای کسی که شما بفرمایید.» حضرت فرمودند: «برای تو.»(۳)

امیرمؤمنان(ع) آن حضرت را در هفت لباس کفن کردند و پیش از آنکه ردا را گره بزنند فرمودند: «یا ام کلثوم، یا زینب، یا فضه، یا حسن، یاحسین! بیایید از مادرتان زهرا(س) توشه بگیرید. این لحظه جدایی و فراق است و دیدار و ملاقات در بهشت خواهد بود.» حسنین(ع) جلو رفتند، در حالی که می گفتند: «وا حسرتا! از فقدان جد ما محمد مصطفی(ص) چندان نگذشته که مادرمان را از دست دادیم. مادر! وقتی جد ما را دیدار کردی سلام ما را به او برسان و بگو ما بعد از شما در دنیا یتیم شدیم.»

خود را روی آن بدن مطهر افکندند و آنچنان گریستند که سنگ را آب کرد. امیرمؤمنان(ع) فرمودند: «خدا را گواه می‌گیرم که حضرت زهرا(س) چنان آه و ناله کرد و دست‌های خود را از کفن بیرون آورد و حسنین(ع) را به سینه چسبانید در آن هنگام هاتفی از آسمان ندا داد: ای پدر حسنین! آن دو را از روی بدن مادر بردار که به خدا سوگند فرشتگان آسمان را به گریه انداختند.»

امیرمومنان(ع) آن عزیزان را از روی آن بدن پاک برداشت و بندهای کفن را محکم بستند(۴)
امام(ع) بر آن عزیز ستمدیده‌ی غمگین، به همراه امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، عقیل، عمار، سلمان، مقداد و ابوذر(۵) نماز گذاردند و آن صدیقه‌ی شهیده را در خانه‌اش دفن فرمود(۶)
در روایتی آمده چون امیرمومنان(ع) آن اول مظلومه را در قبر نهاد و قبر را درست نمود دو ملک از آن حورا انسیه پرسیدند:

«من ربک؟»
فرمود: «الله ربی.»
پرسیدند: «و من نبیک؟»
فرمود: «ابی محمد(ص).»

سوال کردند: «و من امامک؟»
فرمود: «هذا القائم علی قبری علی(ع).»
«این که بر قبرم ایستاده علی(ع) امام من است.»(۷)

 

 

📚منبع
مقتل مقرم، مراسم غسل، ص ۲۶۰
(۱) علل الشرایع، شیخ صدوق، ص ۲۲، باب ۱۴۸
(۲) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۱۸، ص ۲۶۳
(۳) الطرف، سید بن طاووس، ص ۴۱، الطرفه ۲۷
(۴) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۱۰، ص ۵۱
(۵) روضةالواعظین، فتال نیشابوری، ص ۱۵۱
(۶) عیون المعجزات، حسین بن عبدالوهاب، ص ۴۷
(۷) الاصابه، ج ۴، حجر عسقلانی، ص ۴۸۷

 

 

 

کیفیت تدفین حضرت زهرا (س)

امیرمؤمنان علیه‌السلام غسل دادن همسرش را به عهده گرفت که حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام در بیان علت آن می‌فرمایند: «صدّیقه را جز صدّیق نمی‌تواند غسل دهد، همچنان که مریم را غیر عیسی علیه‌السلام غسل نداد.» و همچنین فرمودند: «علی علیه‌السلام یک بار سه ظرف آب و یک بار پنج ظرف آب بر پیکر فاطمه زهرا ریختند که در پنجمین آنها مقداری کافور بود.»

و حضرت علی علیه السلام می‌فرموند:
«اَللّهُمَ انَّها امَتُکَ، و بِنتُ رَسولِکَ، و خِیَرَتُکَ مِن خَلقِکَ. اللّهمَّ لَقِّنها حُجَّتَها، اَعظِم بُرهانَها ، وَ اعلِ دَرَجَتَها ، وَ اجمَع وَ بَینَ مُحمَّد.»
«خداوندا! این کنیز تو و دختر رسول تو و برگزیده تو از میان آفریدگانت است.
خداوندا! حجت وی را بر او تلقین نما! برهانش را بزرگ و درجه اش را رفیع و والا قرار ده و او را در کنار حضرت رسول صلی الله علیه و آله جای ده!»

آنگاه با زیادی حنوط پیامبر خدا که جبرئیل آورده بود، حضرت زهرا را حنوط کردند. سپس پیکر آن حضرت را تا هفت جامه کفن کردند و چون خواستند ردا را بر نعش مطهر بیفکنند. فرمودند: «ای ام کلثوم، ای زینب، ای فضّه، ای حسن، ای حسین بشتابید و آخرین دیدار خود را با مادر انجام دهید که پس از این، جدایی به دیدار تبدیل نگردد مگر در بهشت.»

حسن و حسین فریاد زدند: «واحسرتاه! هرگز سوزناکی جدّ ما محمد صلی الله علیه و آله و مادرمان فاطمه سلام الله در قلب ما فرو نخواهد نشست.
ای مادر حسن! ای مادر حسین! هنگامی که جدّ ما را دیدی، سلام ما را بدو برسان و بگو که ما را در این دنیا یتیم گذاشتی.»

امیرمؤمنان می‌فرماید: «خدا را گواه می‌گیرم که در این لحظه فاطمه نالید و دست‌های خود را بلند کرده بر حسن و حسین حلقه زد و آنان را بر سینه فشرد. در این هنگام هاتفی از آسمان ندا داد که ای اباالحسن! آنها را برگیر که به خدا سوگند فرشتگان آسمان به گریه در آمدند.»

پس ایشان آن دو را از روی مادر بلند کردند، ردا را پیچیده، بر جنازه نماز گزاردند که حسن، حسین، عقیل، عمّار، سلمان، مقداد و ابوذر آن حضرت را همراهی می کردند.
پس از آن، حضرت را در خانه و سرای خودشان به خاک سپردند.
هنگامی که بدن را در لَحَد قرار دادند، فرمودند:

«بِسم الله الرّحمن الرحیم، بِسمِ اللهِ و باللهِ وَ عَلی مِلَّهِ رَسولِ اللهِ مُحَمَّد بنِ عَبدِاللهِ، سَلَّمتُکِ ایَتُهَا الصّدیقه ُاِلی مَن هُوَ اولی بِکِ مِنّی وَ رَضیتُ لَکِ بِما رَضِیَ اللهُ لَکِ»
«ای فاطمه صدیقه! من تو را به کسی تسلیم کردم که از من شایسته‌تر است. برای تو آنچه را پسندیدم که خداوند برایت خواسته بود.»
سپس این آیه قرآن را تلاوت کردند: «مِنها خَلَقناکُم وَ فیها نُعیدُکُم وَ مِنها نُخرِجُکُم تارَه اُخری.»

 

در حدیثی که از غیر امامیه نقل شده، آمده است: چون امیرالمؤمنان جسد را به قبر سرازیر نمودند و خاک ریختند، دو فرشته از حضرت زهرا سلام الله پرسیدند: «پروردگارت کیست؟» فرمود: «الله پروردگارم است.» «پیامبرت کیست؟» فرمود: «پدرم محمد.» پرسیدند: «امامت کیست؟» فرمود:« اینکه بر قبرم ایستاده، علی.»

 

 

📚منبع
وفاة فاطمةالزهرا سلام الله علیها، مقرم، ص ۱۰۶-۱۱۰
دلائل الامامه، محمدبن جریر طبری، ص ۱۳۶

درسنامه فاطمی، مجید جعفرپور

 

 

 

سخنان مولا پس از دفن حضرت فاطمه (س)

مولای مردان پس از دفن فاطمه سلام‌الله‌علیها با پیامبر اکرم صلی‌الله علیه‌واله چنین زمزمه نمود:

«السَّلامُ عَلَیکَ یا رَسُولَ اللهِ عَنِّی وَ عَنِ ابنَتِکَ النازِلَهِ فی جِوارِکَ و السَّرِیعَةِ اللَّحاقِ بک.
قل یا رَسولَ اللهِ عَن صَفیَتِّکَ صَبرِی، وَ رَقَّ عَنها تَجَلُّدِی اِلّا اَنَّ لِی فِی التَّاَسِّی بِعَظیمِ فُرقَتِکَ، وَ فادِحِ مُصیبَتِکَ مَوضِعَ تَعَزِّ. فَلَقَد وَسَّدتُکَ فِی مَلحُودَةِ قَبرِکَ، وَ فاضَت بَینَ نَحرِی وَ صَدرِی نَفسُکَ.»

«انِّا لِله اِنّا اِلیهِ راجِعُونَ.
فَلَقَدِ استُرجِعَتِ الوَدِیعَةُ،وَ اُخِذَتِ الرَّهِینَةُ
امّا حُزنِی فَسَرمَد، وَ اَمّا لَیلِی فَمُسَهَّد، اِلی اَن یَختارِ اللهُ لِی دارَکَ الّتی اَنتَ بِها مُقِیم. وَ سَتُنَبِئُکَ ابنَتُکَ بِتَضافُرِ اُمَّتِکَ عَلی هَضمِها، فِاِحفِهَا السُّوالَ، وَ استَخبِرهَا الحالَ،هذا وَ لَم یَطُلِ العَهدُ وَ لَم یَخلُ مِنکَ الذِّکرُ.
وَالسَّلامُ عَلَیکُما سَلامَ مُوَدِّع لا قال وَ لا سَئِم، فَان اَنصَرِفُ فَلا عَن مَلالَة، وَ اِن اُقِم فَلا عَن سُوءِ ظَنُّ بِما وَعَدَ اللهُ الصَّابِرِینَ.»

«سلام بر تو ای رسول خدا، از من و دختر نازنینت که در کنارت فرود آید، و چه زود به جوارت پیوست.
ای رسول خدا! شکیبایی‌ام در فراق دردانه‌ات از دست رفته و طاقتم طاق گشته. تجربه تحمل فراق جانکاه و مصیبت سنگین تو مرا شکیبایی بخشیده است، که من با دست خود تو را در آرامگاهت به خاک سپردم و جان پاکت در حالی که سر بر سینه‌ام داشتی، به ملکوت پرواز کرد.»

«پس امانت تو بازگردانده شد و گروگان وارهید، اما اندوه من جاودانه و شبم بیداری تا سپیده، تا هنگامی که خداوند آرامگاه تو را برای من برگزیند.
آری، به زودی دختر گرامیت تو را از دست به یکی کردن امتت بر شکستن حریم او و ستمکاری ناجوانمردانه بر او آگاه می‌کند. اینک از او با اصرار بپرس و از اوضاع و احوال جویا شو، و این در شرایطی است که هنوز از زمان تو دیری نگذشته و یادت کهنه نشده است.»

«سلام بر شما دو نفر سلام خداحافظی، ولی نه از روی ناراحتی و خستگی، که اگر بازگردم نه به خاطر ملامت و دل کندن است و اگر بمانم نه برای بدگمانی به وعده های الهی به شکیبایان.»

 

 

📚منبع
نهج البلاغه، (ترجمه سید جمال الدین دین پرور)، خطبه ۱۹۳
نهج البلاغه، (ترجمه مرحوم دشتی)، خطبه ۲۰۲

درسنامه فاطمی، مجید جعفرپور

 

 

 

گریه مولای مردان بر مزار حضرت زهرا (س)

حضرت صادق(ع) از پدرانش روایت کرده که چون امیرالمؤمنان(ع) بدن فاطمه(س) دختر رسول خدا(ص) را در قبر گذارد، قبر را تسویه کرد، امر فرمود آب بر روی آن ریختند، پس نشست نزد قبر در حالت گریه و حزن و اندوه فراوان، پس عباس او را گرفت و بلندش کرد و او را انصراف داد.

 

 

📚منبع
جُنةُ العاصمه، میرجهانی طباطبایی، در بیان حالات و وقایع بعد از رحلت پیامبر(ص)، ص ۶۶۰
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۷۹، ص ۲۷
مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، ج ۲، ص ۳۲۳
بیت الاحزان، شیخ عباس قمی، ص ۱۸۵

 

 

 

خواندن نماز بر پیکر مطهر حضرت زهرا (س)

در كتاب روضةالواعظين آمده: وقتی كه شب شد و خواب بر چشمها چيره گشت، و پاسی از شب گذشت، حضرت علی (ع) همراه حسن و حسين، عمّار، مقداد، عقيل، زُبير، ابوذر، سلمان، بُريده و چند نفر از خواصّ بنی‌هاشم، جنازه را از خانه بيرون آوردند و بر آن نماز خواندند و در نيمه‌های شب آن را به خاک سپردند، حضرت علی (ع) اطراف قبر حضرت زهرا (س) هفت قبر ديگر ساخت تا قبر فاطمه (س) شناخته نشود.

و در كتاب مصباح الانوار آمده: شخصی از امام صادق (ع) سؤال كرد، اميرمؤمنان (ع) در نماز بر فاطمه (س) چند تكبير گفت؟
آن حضرت فرمود: «علی (ع) يک تكبير می‌گفت، جبرئيل يك تكبير می‌گفت و بعد فرشتگان مقرّب الهی تكبير می‌گفتند تا اينكه امير مؤمنان (ع) پنج تكبير گفت.»

شخص ديگری پرسيد: در كجا بر او نماز خواند؟
امام صادق (ع) فرمود: «در خانه‌اش نماز خواند سپس جنازه را حركت دادند و از خانه بيرون آوردند.»

 

📚منبع

بیت الاحزان، شیخ عباس قمی، ص۲۵۷

Template Design:Dima Group