ولادت امام حسین(ع)

ولادت امام حسین(ع)

 

داستان فطرس ملک و امام حسین(ع)

شیخ صدوق در کتاب امالی در حدیثی از امام صادق(ع) نقل می‌کند:
«فُطرُس، یکی از فرشتگان حامل عرش در انجام وظیفه‌اش سُستی کرد. بالهایش شکسته و به جزیره‌ای در زمین تبعید شد. وی ۷۰۰ سال به عبادت خدا مشغول بود تا امام حسین(ع) به دنیا آمد. جبرئیل با هفتاد هزار فرشته جهت تبریک این میلاد به زمین نازل شدند، وقتی از کنار فطرس گذشتند او از علت نزول آنان جویا شد و از آنان خواست تا وی را با خود ببرند.»

«جبرئیل نزد پیامبر(ع) برای وی میانجیگری کرد. با پیشنهاد پیامبر(ص)، فطرس خود را به قنداقه امام حسین(ع) مالید و خداوند بال‌هایش را بهبود بخشیده و او را به جایگاه اولیه‌اش بازگرداند. فطرس پس از بهبودی و عروج به آسمان، به رسول خدا خبر از شهادت فرزندش حسین داده و می‌گوید به جبران این شفاعت، زیارت هر زائر و سلام و صلوات هر سلام دهنده‌ای را به امام حسین(ع) برساند.»

 

📚منبع
کامل الزیارات، ابن قولویه، ص۶۶

 

 

چگونگی ولادت امام حسین علیه‌السلام

به سند معتبر از حضرت رضا علیه‌السلام از پدرانش از علی بن الحسین علیهم‌السلام روایت شده است.
چون حضرت حسین علیه‌السلام متولد شد حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم به اسماء بنت عمیس فرمود: «فرزندم را بیاور.» من آن بزرگوار را در جامه‌ای سفید پیچیده خدمت آن حضرت بردم. آن جناب در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت و او را در دامن خود نهاد و گریست.

اسماء عرض کرد: پدر و مادرم فدایت، گریه شما از چیست؟ فرمود: «برای این فرزندم می‌گریم.»
عرض کرد: این کودک که الان به دنیا آمده فرمود: «بعد از من گروهی از ستمکاران او را خواهند کشت. خداوند شفاعت مرا به آنها نرساند.»
آنگاه فرمود: «دخترم فاطمه را از این جریان باخبر نکن چون تازه این فرزند برایش متولد شده است.»

سپس به حضرت علی علیه‌السلام فرمود: «او را چه نام می‌گذاری؟» گفت در نامگذاری بر شما سبقت نمی‌گیرم. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:«من هم بر پروردگارم سبقت نگیرم.» جبرئیل نازل شد و فرمود:
«ای محمد! خدای بزرگ تو را سلام می‌رساند و می‌فرماید»:
«عَلیٌّ مِنْکَ کَهارونَ مِنْ موسی؛ علی نسبت به تو به منزله هارون نسبت به موسی است.
او را به اسم پسر هارون نام گذار که شبیر است.»

پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم فرمود: «زبان من عربی است.» جبرئیل عرض کرد نام او را «حسین» بگذار.

چون روز هفتم شد دو گوسفند سیاه و سفید برای او عقیقه کردند و یک رانش را به قابله دادند و سرش را تراشیده به وزن موی سرش نقره تصدق نمودند و خلوق (که چیز خوشبویی است) بر سرش مالیدند و فرمودند:

«ای اسماء! الدَّمُ فِعْلُ الجاهلیّةِ؛ خون (بر سر نوزاد مالیدن) از آداب دوران جاهلیت است.»

 

📚منبع

سحاب رحمت، عباس اسماعیلی یزدی

 

 

پیشگویی ولادت امام حسین علیه‌السلام

بر اساس روایتی در کتاب کافی خبر ولادت امام حسین علیه‌السلام، شهادت ایشان و آمدن اهل بیت علیهم‌السلام از نسل ایشان، پیش از ولادت آن حضرت، از سوی جبرئیل امین به پیامبر اکرم(ص) داده شده بود:

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «جبرئیل بر رسول خدا صلی الله علیه و آله فرود آمد و عرض کرد: ای محمد! به راستی خدای سبحان تو را بشارت داد به مولودی از دخترت فاطمه زهرا سلام الله علیها، ولیکن امتت وی را پس از تو خواهند کشت. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ای جبرئیل! سلامم را به پروردگار برسان و بگو مرا به مولودی که امتم پس از من وی را می‌کشند، نیازی نیست.»

«جبرئیل امین به سوی آسمان عروج کرد و سپس بازگشت و همان پیام را تکرار کرد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز گفتار پیشین خود را تکرار کرد و از پذیرش مولودی که مسلمانان وی را می‌کشند، امتناع نمود. جبرئیل برای بار سوم فرود آمد و گفت: ای محمد! پروردگار سبحان سلامت می‌رساند و تو را به این امر مهم بشارت می‌دهد که امامت و ولایت را در نسل تو قرار داده است.»

پیامبر صلی الله علیه و آله با دریافت این پیام شادمان شد و گفت: پذیرفتم و به آن خرسندم. آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله این پیام مهم الهی را به اطلاع دخترش حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها رسانید و فاطمه سلام الله علیها در نهایت ادب، پاسخ داد:

«پدرجان! مرا به فرزندی که امتت او را می‌کشند، نیازی نیست. پیامبر صلی الله علیه و آله بشارت خداوند منان را به فاطمه زهرا سلام الله علیها ابلاغ کرد و گفت: دخترم فاطمه! همانا خداوند سبحان امر مهم امامت و ولایت و وصایت را در ذریه من از همین مولود قرار داده است. فاطمه سلام الله علیها با شنیدن این بشارت الهی و تضمین غیرقابل خدشه پروردگار، به پدر ارجمندش گفت: پدرجان! من نیز به تولد این مولود خجسته خرسندم.»

 

📚منبع
کافی، شیخ کلینی، ج۱، ص ۴۶۴

 

 

 

نامگذاری امام حسین علیه‌السلام

مطابق با روایت شیخ طوسی، چون خبر ولادت امام حسین علیه‌السلام به پیامبر اسلام صلی الله و علیه و آله رسید، به خانه حضرت علی و فاطمه علیهماالسلام آمد و اسماء را فرمود تا کودکش را بیاورد. اسماء او را در پارچه‌ای سپید پیچید و خدمت رسول اکرم صلی الله و علیه و آله برد، آن حضرت به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت.

در مورد نامگذاری آن حضرت در روایتی آمده است: «امین وحی الهی، جبرئیل، فرود آمد و گفت: سلام خداوند بر تو باد ای رسول خدا، این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون «شبیر» که به عربی «حسین» خوانده می شود، نام بگذار.»

 

 

📚منبع

امالی، شیخ طوسی، ج۱، ص۳۶۷
معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص۵۷

 

 

خبر شهادت امام حسین(ع) در هنگام تولد

اسماء بنت عمیس می‌گوید: وقتی امام حسین(ع) متولد شد، رسول خدا(ص) آمد. فرمود: «اسماء! پسرم را بیاور!»

من کودک را در پارچه سفیدی پیچیدم و به حضرت دادم.
حضرت در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت؛ بعد در حالی که او را در دامن خود گذاشته بود گریست.
گفتم: پدر و مادرم فدایت چرا گریه می کنی؟

فرمود: «برای این پسرم.»
گفتم: او در همین ساعت متولد شده و تو برایش گریه می‌کنی؟
فرمود: «آری ای اسماء! گروه سرکشی او را می‌کشند، خدا شفاعتم را نصیبشان نکند.»
بعد فرمود: «این خبر را به فاطمه نرسان که تازه فرزندش به دنیا آمده.»

 

📚منبع
فرائد السمطین، جوینی، ج ۲، ص ۱۰۴
ینابع الموده، قندوزی، ص ۳۱۸، باب ۶۰

رندان تشنه لب، محمدرضا جباران

 

 

 

Template Design:Dima Group